responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 182

ابن هشام نقل می‌کند که حضرتش بعدها درباره پیمان مزبور چنین می‌گفت: «ما أحبّ أنّ لی به حمر النعم؛ من حاضر نیستم این پیمان را با شتران سرخ مو عوض کنم.»
پیمان «فضول» به قدری محکم و پابرجا بود که نسل آینده نیز خود را موظف می‌دید که به مفاد آن عمل نماید. گواه مطلب، جریانی است که در دوران فرمان داری «ولید بن عتبة بن ابی سفیان» برادرزاده معاویه که از طرف وی حکومت مدینه را بر عهده داشت اتفاق افتاد. سالار شهیدان حسین بن علی علیه السّلام که در سراسر عمر خود زیر بار ظلم و ستم نرفت؛ بر سر مالی با حاکم مدینه اختلاف پیدا نمود. حضرت حسین علیه السّلام برای درهم شکستن اساس ستم و آشنا ساختن دیگران با حقاق حق خود رو به فرمان‌دار مدینه کرد و چنین گفت: به خدا سوگند، هرگاه بر من اجحاف کنی، دست به قبضه شمشیر می‌برم و در مسجد رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم می‌ایستم و مردم را به آن پیمانی که پدران و نیاکان آن‌ها بنیان‌گذاران آن بودند، دعوت می‌نمایم. از آن میان، عبد اللّه بن زبیر برخاست و همین جمله را تکرار کرد و در ضمن افزود: همگی نهضت می‌کنیم و حق او را می‌گیریم و یا اینکه در این راه کشته می‌شویم. دعوت حسین بن علی علیه السّلام، کم کم به گوش همه افراد غیور مانند «المسور بن مخرمة» و «عبد الرحمن بن عثمان» رسید، تمام لبیک‌گویان به سوی امام علیه السّلام شتافتند؛ در نتیجه فرمان‌دار از جریان وحشت کرده و دست از اجحاف برداشت. [1]


[1]. سیره حلبی، ج 1، ص 155- 157.
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 182
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست