مسموم است که باد آنها را پراکنده میکند و دست و پای آنها را به آن آلوده میسازد و بر اثر برخورد و تماس آن جانوران با بدن انسان میکربهای امراض به مسام پوست بدن وارد میشود و زخمهای سخت و چرکین پدید میآورند و اینها از لشکریان نیرومند الهیاند که در لسان علمی «میکرب» نامیده میشوند. یکی از نویسندگان عصر حاضر، به عنوان تأیید گفتار دانشمند مزبور، چنین میگوید: منظور از «طیر» که در قرآن استعمال شده، مطلق پرنده است و مگس و پشه را نیز شامل میشود. خداوند، در سوره «فیل» چنین میفرماید: آیا ندیدی که پروردگار تو با اصحاب فیل چه کرد؟ آیا مکرشان را در تباهی قرار نداد؟ دستههایی از پرندگان را به سوی آنها فرستاد، تا سنگهایی از گل پخته بر آنان انداخته و اجسادشان را مانند برگهای خرد شده قرار داد. ظاهر این آیهها میرساند که قوم ابرهه گرفتار قهر و غضب الهی گشته و یگانه علّت مرگ آنها همین سنگریزهها بود که پرندگان حامل آنها، بر سر و صورت و بدن آنان میریختند. دقت در مفاد آیات میرساند که عامل مرگ آنها همین سلاحهای غیر طبیعی (به صورت ظاهر حقیر و ناچیز، سنگهای ریز و در واقع نیرومند و بنیانکن) بوده است. بنابراین، هر نوع توجیهی که با ظاهر این آیات مخالف باشد؛ تا دلیل قطعی بر صحت آن در دست نباشد، نمیتوان آیات الهی را بر آن حمل کرد.
نقاط قابل ملاحظه در توجیه مزبور
1. توجیه گذشته، نیز نمیتواند تمام سرگذشت را طبیعی جلوه دهد و باز نقاطی در داستان است که باید از طریق عوامل غیبی توجیه شود، زیرا بر فرض این که مرگ و متلاشی شدن اجساد آنان، با میکرب «آبله» و «حصبه» بوده است، ولی این پرندگان با تعلیم و ارشاد چه کسی فهمیدند که میکرب آبله و حصبه در این سنگ ریزهها جای