نام کتاب : توضيح المسائل: عبادات و معاملات نویسنده : الحكيم، السيد محمد سعيد جلد : 1 صفحه : 618
(مسأله 2932) پدر و جدّ پدرى بر كوك و مجنون مستقلًا ولايت دارند، پس هر كدام از
آنها از ولايت خود استفاده كرد و قبل از ديگرى نسبت به ازدواج كودك يا ديوانه
اقدام نمود، كارش نافذ است.
(مسأله
2933) اگر پدر و جدّ پدرى به طور همزمان نسبت به ازدواج كودك و يا ديوانه
اقدام كنند، و يا در اين موضوع اختلاف كنند، جدّ مقدم بر پدر ميباشد.
(مسأله
2934) در جواز تزويج پدر و جدّ پدرى، وجود مصلحت شرط نيست، بلكه نبودن
مفسده كافى است، ولى نبايد در انتخاب آنچه شايسته تر است كوتاهى نمايد. چنانكه در
مسأله 2512 بيان نموديم.
(مسأله
2935) پسر و دخترى كه به سن تكليف رسيدهاند و از نعمت عقل برخوردارند، در
مورد ازدواج مستقل هستند و پدر و جدّ پدرى بر آنها ولايت ندارند. فقط در مورد دختر
باكره اذن پدر و يا پدر پزرگ پدرى شرط است، و اگر هر دو حضور داشته باشند، اذن يكى
از آنها كافى است، و اگر در ميانشان اختلاف باشد نظر جدّ مقدّم است.
(مسأله
2936) منظور از باكره دخترى است كه هنوز ازدواج نكرده و اگر ازدواج كرده
عروسى و آميزش مشروع انجام نگرفته است.
(مسأله
2937) اگر دخترى در اثر پرش و امثال آن بكارتش از بين برود، يا به وسيله
گناه و يا در اثر وطى به شبهه بكارتش رفته باشد، در حكم باكره است و اذن پدر در
ازدواج او شرط است.
(مسأله
2938) دختر باكره در دست پدر و جدّ اسير وكالا نمى باشد، تا آنها مطابق
خواسته هاى خويش و يا بر اساس عادت قبيلگى در مورد او تصميم بگيرند، بلكه حتماً
بايد مصلحت و نياز طبيعى او را مورد نظر قرار دهند.
نام کتاب : توضيح المسائل: عبادات و معاملات نویسنده : الحكيم، السيد محمد سعيد جلد : 1 صفحه : 618