سرحد كجا. چرا؟ با كى دعوا دارند؟ چرا مسلمين با هم جنگ مىكنند؟ چه وادار كرده است كه مسلمين با هم جنگ كنند؟ جز دست استعمار؟ شما دست استعمار را از روى دوَل اسلامى برداريد، ببينيد كه چه دولتى در كار هست؛ چه دولتى پيش مىآيد؛ ثغورتان را هم همه حفظ كنيد. اگر بنا شد حكومت اسلامى باشد، اگر بنا شد ديانت اسلام حكومت كند، تمام ثغور حفظ مىشود؛ تعدى دولتى به دولت ديگر نمىكند؛ همه مسْلمند؛ همه تحت لواى اسلامند. اينكه مىبينيد تعدى مىكنند، اين براى آن لشكركشى مىكند، او براى او لشكركشى مىكند، براى اينكه اينها در تحت لواى اسلام نيستند
و از بدبختيهايى كه بر دول اسلامى و بر ممالك اسلامى و بر ملت اسلام پيش آمده است، از جمله آنها، اين است كه از سالهاى بسيار بعيد و طولانى مشغول شدهاند، يك مدت زيادى دول استعمارطلب مشغول شدهاند پيغمبر اسلام را كوچك كنند؛ يك مدتهاى زياد دنبال اين رفتند كه پيغمبر اسلام را كوچك كنند. بعدش دنبال اين رفتند كه احكام اسلام يك احكامى است كه مال هزار سال پيش از اين است و حالا چه و چه شده است و مملكت مترقى شده است و امثال ذلك، و اسلام نمىتواند اشباع كند آن خواستههاى ملل را. آقا شما از اسلام چه ديديد؟ شما تمام مطبوعاتتان، تمام تلويزيونهايتان، تمام راديوهايتان، تمام گفتارتان، نطقهايتان در مجالس، همه اينها براى شكستن احكام اسلام است. سوء نيت هم اگر نداريد، شما را واداشتند به اين معنا- اما تهديداً او تطميعاً يا اغفالًا. [1] ان شاء اللَّه اغفال باشد، خيانت نباشد؛ غافل باشيد. شما كه به ما مجال اين را نمىدهيد كه اسلام را معرفى كنيم به عالم.
نصيحت به اغفالشدگان
همين سه- چهار روز پيش از اين يك كاغذى از يكى از دانشجويان امريكا براى من آمد كه اين يكى از جوانهايى است كه من نمىشناسمش لكن ظاهر كلامش اين بود كه