و قصور و جنّات و نعم آن نشئه. بلكه مادامى كه انانيت و خودخواهى و خود بينى در كار است، اگر براى تحصيل معارف و كمالات روحيه نيز اقدامى كند يا قدمى زند، براى خود و نفسانيت خويش است، و آن نيز خود خواهى است نه خدا خواهى. و معلوم است خود خواهى و خدا خواهى با هم جمع نشود. بلكه اگر خدا را خواهد، براى خود خواهد و غايت مقصد و نهايت مطلوب خود و نفسانيت است.
پس، معلوم شد كه تخليص نيت از مطلق شرك كار بسيار بزرگى است كه از هر كس نيايد، و كمال و نقص اعمال تابع كمال و نقص نيّات است، زيرا كه نيّت صورت فعليه و جنبه ملكوتيه عمل است، چنانچه اشاره به آن نموديم. و در حديث شريف اشاره به همين مطالب مىنمايد آنجا كه فرمايد: و النّيّة أفضل من العمل.
ألا، و إنّ النّيّة هي العمل. «نيت از عمل افضل است، بلكه نيت تمام حقيقت عمل است.» و اين مبنى بر مبالغه نيست، چنانچه بعضى احتمال دادهاند، بلكه مبنى بر حقيقت است، زيرا نيت صورت كامله عمل و فصل محصّل او است، و صحت و فساد و كمال و نقص اعمال به آن است. چنانچه عمل واحد به واسطه نيت گاهى تعظيم و گاهى توهين است، و گاهى تامّ و گاهى ناقص است، و گاهى از سنخ ملكوت اعلى و صورت بهيّه جميله دارد، و گاهى از ملكوت اسفل و صورت موحشه مدهشه دارد. ظاهر نماز على بن أبي طالب، عليه السلام و نماز فلان منافق در اجزاء و شرايط [و] صورت ظاهرى عمل هيچ تفاوتى ندارد، ليكن آن يك با آن عمل معراج إلى اللّه كند و صورتش ملكوت اعلى است، و ديگرى با آن عمل به جهنم سقوط كند و صورتش ملكوت اسفل است و از شدت ظلمت شبيه ندارد. به واسطه چند قرص نان جوين كه خانواده عصمت (ع) در راه خدا مىدهند، چندين آيه خداى تعالى در مدح آنها فرو مىفرستد [1]. جاهل گمان مىكند دو سه روز گرسنگى و غذاى خود را به فقرا دادن امر مهمى است. با اين كه صورت اين قبيل اعمال از هر كس مىشود صادر شود و چيز مهمى نيست، اهميت آن به واسطه قصد خالص و نيت صادقانه است. روح عمل قوى و لطيف و از قلب سليم صافى صادر است كه داراى اين قدر اهميت است. صورت ظاهر نبى اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، و ساير مردم فرقى نداشت، و لهذا بعضى از اعراب غريب كه به حضور مباركش مىرسيدند و آن حضرت با جمعى نشسته بودند، مىپرسيدند: كدام يك پيغمبر هستيد [2]؟ آنچه پيغمبر (ص) را از غير ممتاز مىكند، روح بزرگ قوى لطيف آن سرور است، نه جسم مبارك و بدن شريفش. و در علوم عقليه مقرر است كه شيئيت