در لغت به معنى پرده برگرفتن و برهنه كردن است و در اصطلاح عرفا، ظهور آنچه در خفا باشد.
كعبه
در عرف، خانه خدا در مكّه است و آنان كه استطاعت دارند بدانجا مىروند. در اصطلاح، مقام وصل و نيز التفات و توجّه دل را به حقتعالى گويند.
كليسا
عبادتگاه مسيحيان؛ در اصطلاح، كليسا و كنشت كنايه از عالم معنى است.
كنار
در لغت، آغوش و وصال را گويند و در اصطلاح اهل سلوك، دريافت اسرار و دوام مراقبت از آن را گويند.
كنشت
عبادتگاه يهوديان است و در اصطلاح، مقام ظهور را گويند؛ و نيز كنايه از عالم معنى است.
كوه
- جبل
كوى خرابات
مراد، مقام فنا و بىخودى است.
كوى ميكده
نيز- كوى خرابات
كيميا
دانشى كهن كه امروزه «شيمى» خوانده مىشود؛ گذشتگان گمان مىكردند كه مادهاى كشف خواهند كرد كه در تغيير ماهيّت جسم مؤثر است و مثلا مس را طلا خواهد كرد؛ اين ماده خيالى، كيميا نام داشت. در اصطلاح، كنايه از انسان كامل است.
كيمياى سعادت
در اصطلاح اهل معنى، تهذيب اخلاق است و تزكيه نفس.
گوهر
به معنى اصل، نژاد، و سنگ گرانبهاست؛ و در اصطلاح، حقيقت انسان كامل است.
گوى
به معنى شىء گرد و مدوّر است و در اصطلاح، مجبورى و مقهورى سالك است تحت حكم تقدير.