شمع محفل
اى روى تو شمع محفِل بيماران
وى ياد تو مرهم دل بيماران
بر بستر مرگ ما، طبيبانه بيا
اى ديد تو حلّ مشكِل بيماران
خورشيد جهان
بيدار شو اى يار از اين خواب گران
بنگر رُخ دوست را بهر ذرّه عيان
تا خوابى در خودىّ خود پنهانى
خورشيد جهان بُود ز چشم تو نهان