استخراج کرده و در این کتاب آوردهام. (1) امّا حال پیروان این اصول، از دو حال بیرون نیست یا اینکه آنها علم غیب داشتهاند به این غیبتی که الآن واقع شده است و آن را پیش از وقوعش در کتب خود نوشتهاند- و این در نظر خردمندان و دانشمندان محال است- و یا اینکه این جمع کثیر در کتابهایشان، یک امر کذبی را ساخته باشند و آن امر کذب، همان گونه که ذکر کردهاند، اتفاق افتاده و تحقّق یافته باشد، با آنکه این جمع کثیر، دور از یک دگر بوده و عقاید مختلفی داشته و در اقطار مختلفی زندگی میکردهاند، پس این احتمال نیز مانند احتمال پیشین محال است. لذا هیچ راهی باقی نمیماند جز آنکه بگوئیم آنها اخبار غیبت امام زمان علیه السّلام را از ائمّه خود که حافظین وصیّت پیامبر بودهاند اخذ کردهاند و آن حضرت از غیبت امام زمان علیه السّلام و صفات و مقامات او خبر داده و ایشان، آن اخبار را در کتب خود، تدوین کرده و در اصول خود تألیف نمودهاند و با همین دلیل و ادلّه دیگری شبیه به آن، حقّ پیروز میگردد و باطل نابود میشود، زیرا که باطل، نابودشدنی است. منظور دشمنان و مخالفان ما که تمایلات مضلّه (گمراهکننده) دارند، این است که به دستاویز غیبت صاحب الزّمان علیه السّلام و احتجاب او از بینندگان، حقّ را پایمال