یادداشتهای استاد مطهری، ج 1، ص: 439

در جدالند.

روشن شدن تکلیف افراد از نظر وظیفه اجتماعی:

آرمان آرامش اجتماعی نیز ایجاد میکند. وقتی همه افراد ملتی تابع یک فکر و یک عقیده بودند دیگر تکلیف همه چیز روشن است. در جامعه شوروی هرکس میداند چکاره است و چکار باید بکند ...

نظم اجتماعی:

آرمان نظم اجتماعی ایجاد میکند، پراکندگی و اختلاف را از بین میبرد و لااقل پراکندگیها و اختلافها هم در قالب منطقی درمیآید.

نظم اخلاقی:

فایده مهم دیگر آرمان، ایجاد نظم اخلاقی است. وقتی انسان و جامعه تابع یک آرمان مشخص و معین شد و خوب و بد و زشت و زیبا و درست و نادرست با معیارهای معینی سنجیده شد، خواه ناخواه یک نظم اخلاقی به وجود خواهد آمد و تکلیف همه چیز روشن خواهد شد و در پرتو این نظام اخلاقی، انسان تبدیل میگردد به یک موجود پارسا و همین پارسایی است که مشکل گشای همه چیز است.

کوششی در ایجاد یک آرمان پارسایی در ایران:

بلای بیآرمانی در سرزمینی روی داده که فرهنگش سراپا آرمان است، آنهم آرمان پارسایی، از آرمان زردشتی که یکی از درخشانترین آرمانهای جهانی است بگیریم تا آرمان اسلام و آرمان عرفان و امواج درخشان ادب فارسی که همهاش در مدارساختن انسان پارساست.».

نویسنده مقاله در شماره بعد تحت عنوان اینکه «در غرب خبری نیست» مطالبی مینویسد که خلاصهاش این است:

«آرمان نمیتواند ره آوردی از یک کشور خارج باشد، زیرا آرمان با انسان سروکار دارد که در طی چند هزار سال در یک سرزمین به وجود آمده و گسترده شده است و هر آرمانی که به وجود آید باید مبتنی باشد بر این ریشهها. جز ریشه فکری، پایه دیگر آرمان چگونگی وضع اقتصادی جامعه است. هر جامعه بنا به چگونگی شیوه تولید در یک