نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 389
و جنگ و جدال است، گروهى او را باستناد اشعارى كه در مدائح خاندان رسالت ص گفته شيعه اثنى عشرى دانند و اشعار ديگر او را هم كه در ستايش خلفا سروده محمول بر تقيه دارند. از محقق كركى متوفى بسال (940 ه ق) نيز نقل است كه در سفر زيارت ائمّه عراق با جامى همسفر بود، و با تقيه مىگذرانيده است تا آنكه در بغداد درويشى در ساحل دجله قصيده غرّائى در مدح حضرت امير المؤمنين ع خواند، جامى گريه كرده و بسجده افتاد، در حال سجده نيز بسيار گريسته و گفت، من شيعه خالص امامى مذهب هستم و لكن با تقيه مىگذرانم، اين قصيده هم از من است، شكر پروردگار ميكنم كه شرف قبول يافته و قرائتش ميكنند پس آن درويش را صله و جايزه بخشيد، خاتونآبادى كه ناقل قضيه است از موثّقين نقل نموده كه اهلوعيال و عشيره جامى تماما شيعه امامى بوده لكن بجهت وصيّت جامى تقيه مىكردهاند. با اينهمه مشهور موافق همان است كه در عنوان كلام اشاره نموديم جامى، سنىّ المذهب، صوفىّ المسلك و المشرب، جبرى العقيدة، نقشبندى الطريقة بود لكن بجهت توغّل او كه در مسلك عرفان و تصوّف داشت تعصّب بخرج نميداد و در اختلافات دينى و مخاصمات مذهبى با اغماض و مسامحه ميگذرانيد چنانچه لازمه همان مسلك است و اين رباعى منسوب بجامى نيز حاكى از همين مطلب ميباشد:
اى مغبچه دهر بده جام ميم
كامد ز نزاع سنّى و شيعه قيم
گويند كه جاميا چه مذهب دارى
صد شكر كه سگ سنى و خر شيعه نيم
نيز از خود جامى است:
ز هفتاد و دو مذهب كرد جامى رو بسوى تو
بلى عاشق نداند مذهبى جز ترك مذهبها
همچنانكه حافظ گويد:
جنگ هفتاد و دو ملّت همه را عذر بنه
چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند
اشعار بدين مضمون در كلمات شيخ عطّار و ديگر صوفيّه و عرفاى نامدار بسيار ميباشد.
بعد از مراجعه بكلمات جامى، مكشوف ميگردد، باقتضاى مسلك خود هم كه عدم تعصب و قلت علاقهمندى بمذهب معيّنى باشد ملتزم نبوده بلكه تعصّب بسيارى نسبت بمذهب
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 389