[با اسماعيل (مىگفتند:) پروردگارا! از ما بپذير، كه تو شنوا و
دانايى. پروردگارا! ما را مسلمانان خويش قرار ده] (فرمانبرداران و موافقان
در آن چه كه تو مىخواهى، از تصرف در ما و به ما، در عالم خودت براى خويش)
وَ من ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ
عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ رَبَّنا وَ ابْعَثْ
فِيهِمْ [و از فرزندان ما نيز جماعتى مسلمان خويش كن و آداب عبادتمان را به
ما بياموز و بر ما ببخشاى، كه تو بخشايشگر و رحيمى. پروردگارا! برانگيز در
ميانشان] (يعنى در فرزندان) رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ
آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ
إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ [رسولى از خودشان كه آيههاى تو را
بر آنان بخواند و حكمتشان بياموزد و پاكشان كند، كه تو عزيز و حكيمى (بقره/
127- 129)].
9/ 7 و خداوند از اين ترجمه و تعبير عقلى و نفسى- سپس ابراهيمى- در
جاى ديگرى از كتابش خبر داده و فرموده است: وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ
اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ [و چون إبراهيم گفت پروردگارا! اين ديار را]
(يعنى اين عالم را) آمِناً [امن قرار ده] (مقصودش ايمن از عدم است) وَ
اجْنُبْنِي وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ [و من و پسرانم را از
اينكه بتان را عبادت كنيم بركنار دار] (يعنى صور طبيعت. پسران در اينجا و
فرزندان در آيه پيشين، نفوس جزئى است) رَبِّ إِنَّهُنَّ [پروردگارا! بتان]
(يعنى صور طبيعى مزاجى) أَضْلَلْنَ كَثِيراً من النَّاسِ [بسيارى از مردم
را گمراه كردهاند (إبراهيم/ 35 و 36)] (بطورى كه قوا و صفات روحانى آنان
در تحت غلبه قواى طبيعى به هلاكت رسيده)، همچنان كه حال بيشتر مردم اين
چنين است، چندان كه هيچ يك از صفات روحانى و خواص حقيقى انسانى در آنان
مشاهده نمىشود و همچنان است كه حق تعالى خبر داده كه آنان همانند
چهارپايان، و بلكه گمراهتر از حيواناتاند(1).