نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 81
پي نبرد ، نسبت به حقيقت آن جاهل است و مراتب مختلفي که از اين
پس به نام ترديد ، شک ، گمان ، وهم يا يقين ناميده مي شود ، هيچ يک اوصافي
نيست که بر قضيه ، موضوع ، محمول يا ربط بين آن دو عارض شود ، بلکه همه
آنها از اوصافي است که بر نفس انساني که از آگاهي به صدق قضيه محروم مانده
است ، عارض مي شوند و هيچ يک از اين اوصاف به مفاد ( إنّ الظنّ لايغني من الحقّ شيئاً
)[1]، در معرفت و آگاهي عقل نظري نسبت به واقع به کار نمي آيند ، و اگر
اثري براي آنها باشد ، اثري عملي است ، زيرا انسان بسياري از کنشها و
فعاليتهاي خود را تحت تأثير مراحل مختلف احتمال يا مراتب گوناگون محتمل
انجام مي دهد ، و حساب احتمالهايي که عهده دار بررسي مراحل احتمال است ،
هرگز راهي به واقع نمي گشايد ، بلکه خبر از ميزان فايده و مقدار اثر عمليِ
تصويري مي دهد که در ذهن وجود دارد ، چنان که مراتب گوناگون محتمل نيز از
طريق علم به خارج حاصل نمي شود ، زيرا تابع واقعيّت خارجي شيء نبوده و تنها
متأثر از اهميتي است که يک شيء مفروض براي انسان مي تواند داشته باشد .
عقل عملي انسان ، در رفتار روزانه خود ، اغلب نسبت به احتمالات قوي
يا نسبت به محتملات قوي ، على رغم احتمال ضعيفي که نسبت به آنها باشد ،
ترتيب اثر مي دهد ، چنان که در افعال و کردار اجتماعي نيز بسياري از کنشها
مبتني بر اجماعات عمومي و اصول عقلاني سازمان مي يابد ، حال آنکه احتمال و
محتمل و همچنين قوانين و مقررات اجتماعي ، هيچ يک ناظر به حقايق خارجي و
عيني نيست .
صدق و کذب هيچ قضيه اي به لحاظ واقع بر مدار احتمال نيست ، بلکه
خبر صادق ، نسبت به آنچه صادق است و از همان جهت صدق ، همواره صادق است و