نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 49
مستقلي سبب پيدايش موجود مستقل ديگر باشد ، ترقيق و تلطيف نمود .
آنچه صدر المتألهين قدس سره در مبحث علت و معلول بنيانگذاري کرد ،
امکان فقري معلول و ربط محض بودن او نسبت به علت نبود - چنان که اشاره شد -
بلکه ابتکار وي در بحث علت و معلول ، همانا ارجاع عليّت به تشأن است که
معلول در اين نو آوري از وجود رابط بودن هم تنزل مي کند و از « بود » به «
نمود » در مي آيد ، زيرا حقيقت وجود از وحدت تشکيکي به وحدت شخصي، تعالي و
ترقي مي يابد ، آنگاه معلول که تاکنون به عنوان صادر مطرح مي شد ، هم اکنون
به عنوان مظهر شناخته مي شود و واجب که تاکنون به عنوان مصدر معرفي مي شد ،
الآن به عنوان ظاهر شناخته مي شود ، زيرا تمامِ « بود » مخصوص واجب است و
براي جهانِ امکان ، جز « نمود » چيزي نمي ماند . در اين حال بررسي هر
موجودي از آن جهت که جز آيت ، ظهور و نمودِ صرف ، چيز ديگري نيست ، به طور
قطعي راهنماي وجود واجب که ذي آيت و ظاهر و بودِ محض است ، خواهد بود .
غرض آنکه ابتکار صدرايي رحمه الله در مبحث علت و معلول ، تقريب
فلسفه به عرفان و تکميل فلسفه در اين تقريب است . چنان که خود در فصول
پاياني علت و معلول به آن اشاره مي فرمايد و فرق اساسي در اين است که عده
اي ماهيت را مجعول و گروهي اتصاف ماهيت به وجود را مجعول و برخي خود وجود
را مجعول مي دانند .
معلول ، بنا بر هر کدام از اين سه مبنا مختلف خواهد بود ؛ ليکن در
مبحث علت و معلول ، با ترقي حقيقت وجود از وحدت تشکيکي به وحدت شخصي ، چيزي
اصلاً مجعول نيست تا معلول باشد ، بلکه ما سواي خدا سهمي جز نمود و ظهور
ندارند . اگر برهان علت و معلول دليل جدايي باشد ، معلول بر مبناهاي متعدد
ياد شده متفاوت است و هرگز در مقابل امکان ماهوي قرار نمي گيرد ، به طوري
که امکان فقري محور برهان علت و معلول را و امکان ماهوي مدار برهان امکان و
وجوب را تشکيل دهد .
نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 49