مى گيرد , يكى طرف چپ او , يكى روبروى او يكى پشت سر او , يكى نزديك پاهاى
او , آنكه از همه نورانيتر است بالاى سر او مى ايستد , اين شخص كه با اين وضع
در برزخ و قبر آرميد , اين شش صورت در برابر هر حادثه و مشكلى كه بخواهد به
او آسيب برساند از هر طرف از وى حمايت مى كنند : اگر از طرف راست اين مؤمن
بخواهد به وى آسيب برسد آنكه طرف راست اوست حفظش مى كند و نمى گذارد كه از
اينطرف به وى آسيبى برسد , همچنين از طرف چپ , روبرو , پشت سر , زير پا ,
بالاى سر , آنگاه معارفه اى در همان برزخ بين اين صورتهاى نورانى برقرار مى شود
كه يكديگر را معرفى مى كنند , آنكه از همه نورانيتر است از ديگران مى پرسد كه
شما كيستيد , خدا جزاى خير به شما بدهد , آنگاه اينان خود را معرفى مى كنند ,
آنكه طرف راست اين بنده مؤمن قرار دارد مى گويد من نمازم . معلوم مى شود نماز
احكامى دارد و آداب و سر و باطن . باطن نماز يعنى همين صورت نورانى كه در قبر
طرف راست عبد مؤمن قرار مى گيرد . انسان مى تواند نماز را ببيند , با نماز سخن
بگويد , نماز از او شفاعت كند و مانند آن . نماز به عنوان نمونه است , همه
عبادات بر اين منوال است . اين ديگر در كتابهاى فقهى و اخلاقى نيست , اين
احاديث نورانى كه باطن عبادات را براى ما تشريح مى كنند مربوط به علم ديگرى
است . ائمه عليهم السلام شاگردان فراوانى داشتند و همه مسائل را براى همه
شاگردان نمى گفتند .
شخصى به حضور امام سلام الله عليه آمد و عرض كرد : چه دليل بر اينكه خدا
يكى
است و دو تا نيست ؟ حضرت فرمود : تو اگر بگوئى خدا دو تا است , يكى را قبول
كرده اى ما هم كه يكى را قبول كرده ايم . پس يكى مورد اتفاق است آن دومى مورد
اختلاف است , تو بايد دليل اقامه كنى [6] . با بعضى ها حضرت اين چنين سخن
مى گويد .
[6]قال الرضا عليه السلام :
قولك انه اثنان دليل على انه واحد لانك لم تدع الثانى الا بعد اثباتك الواحد
, فالوا حد مجمع عليه و اكثر من واحد مختلف فيه
. توحيد صدوق , ص 207 , حديث 5 , اصول كافى , ج 2 .