نماز شد , همه اين گره هاى بسته باز مى شود . وقتى صبح مى شود او باقرة [7]
العين و چشم روشن صبح مى كند .
پس معلوم مى شود گره هاى روز را نماز شب باز مى كند . امام حسن عسكرى سلام الله
عليه فرمود :
ان الوصول الى الله سفر لا يدرك الا بامتطاء [8] الليل من لم يحسن ان يمنع لم
يحسن ان يعطى [9] سير الى الله
و وصول به خداى سبحان يك مسافرتى است كه مركوب راهوار اين مسافرت , شب
زنده دارى است . مسافر وسيله مى خواهد و وسيله نقليه لقاء الله و وصول الى الله
و مركب راهوارى كه انسان را به لقاء الله مى رساند , شب زنده دارى است . شب
زنده دارى براى كسى كه مشتاق لقاء حق باشد مركوب راهوارى است .
همين بيان را به صورت ديگر امام صادق از اميرالمؤمنين سلام الله عليهما نقل
فرمود , كه :
نبه بالتفكر قلبك و جاف عن النوم جنبك و اتق الله ربك
[10] . با تفكر قلبت را متنبه و بيدار و آگاه كن و شب هم برخيز و تمام شب
را بخواب نگذران , خيلى پهلو را به خواب مده و به رختخواب مسپار .
آن تفكر باطن همين عمل است , زيرا فكر كردن قلبت را بيدار مى كند و نمى گذارد
قلب بخوابد . گاهى قلب مى خوابد و انسان چيزى نمى فهمد و درست درك نمى كند و
تشخيص نمى دهد . در بيان حضرت امير سلام الله عليه آمده
( 7 قرة) يعنى خنكى . اينكه مى گويند( قرير العين) نه يعنى چشم روشن
بلكه يعنى چشمت خنك باد . انسان وقتى كه گريه مى كند و اشك مى ريزد اين اشكش
دو قسم است اگر در اثر غم و اندوه اشك بريزد اشك سوزان و گرم دارد و اگر در
اثر شوق و نشاط اشك بريزد اشك خنك و سرد است( . قرير) يعنى سرد( قرة
) يعنى سردى( . قرير العين) يعنى چشمش اشك شوق و نشاط بريزد . انسان
وقتى دوستش از سفر دور آمده است مشتاقانه اشك مى ريزد اين اشك اشك شوق
است و اشك سرد اگر خبر ناگوار به او برسد اشك مى ريزد
اشك گرم و اگر خبر لذت
بخش به او برسد مسرور مى شود اشك شوق مى ريزد اينكه مى گويند خدا چشمت را خنك
كند يعنى به نشاط برسى و اشك شوق بريزى .