پوست خرما و آنها كباب مى خوردند , ولى حضرت ( ص ) وقتى در اين جنگهاى
نابرابر مى خواستند فرماندهى را بعهده بگيرند هرگز سرخ نمى شدند . امكانات مالى
و جنگى نداشتند , اينها پياده بودند و آنها سواره , اينها بى سلاح بودند و آنها
مسلح , مثلا در جنگ بدر كه اولين جنگ هم بود وضعيت طرفين قابل قياس نبود اما
حضرت ( ص ) كه فرماندهى اين جنگ نابرابر را بعهده داشتند هرگز صورتشان سرخ
نمى شد . اميرالمؤمنين سلام الله عليه مى فرمايد : در شب جنگ بدر كه ديگران
احساس خطر مى كردند رسول خدا پاى درختى ايستاد و تا صبح عبادت كرد , اصلا گويا
ما فردا جنگى نداريم [14] , اما وقتى سخن از مرگ به بعد است , صورتشان سرخ
مى شود , صدا را بلند مى كنند و گونه هايشان تغيير مى كند . مى فرمايد : مردم مرگ
و جريان بعد از مرگ يك امر عادى نيست , مواظب خودتان باشيد , فرمود :
شما جريان مرگ و قيامت و صراط و حساب را از چه كسى مى خواهيد بشنويد :
انا والساعة كهاتين .
من و قيامت مانند اين دو انگشت در كنار هم هستيم , از من سؤال كنيد كه بعد
از
مرگ چه خبر است , بهشت يعنى چه , صراط يعنى چه , حساب يعنى چه , و انسان به
كجا مى رود . اين جمله
( انا والساعة كهاتين )
از باطن عبادت خبر مى دهد كه
( واعبد ربك حتى ياتيك اليقين)
كه خداوند فرمود عبادت كن به اين مقام مى رسى . مگر نفرمود
( كلا لو تعلمون علم اليقين لترون الجحيم) [15] , اگر يقين پيدا كرديد جهنم و آتش جهنم را مى بينيد . فرمود منم كه
مى توانم خبر بدهم . چون شما نمى بينيد البته صورتتان سرخ نيست , من شعله را
مى بينيم .
خداى سبحان اين راه را فراسوى بندگان خود و سالكان الى الله نصب كرده است ,
آنگاه راههاى رسيدن به اين امور را يكى پس از ديگرى به ما آموخت . بطور مثال
فرمودند به اين كه : انسان در ماه مبارك رمضان احساس عظمت مى كند و بزرگى
خود را مى يابد , مى گويد([ من بزرگ تر از