رسول الله ( ص]( كسى نمى پرسيد شما كه پيامبر را نديد چگونه از او نقل مى كنيد
, ما يك چنين امامى را از دست داديم . شاگردان كه به امامت او مؤمن بودند
اين
سخن را مى پذيرفتند و گفتند برويم خدمت جعفر بن محمد فرزند امام باقر سلام الله
عليه و او را تسليت بگوئيم . سالم بن ابى حفصه مى گويد رفتيم خدمت جعفر بن محمد
گفتيم
( انا لله و انا اليه راجعون)
بعد گفتيم كسى رفت كه با اين كه پيامبر را زيارت نكرده بود وقتى كه مى گفت[
قال رسول الله ( ص] كسى سؤال نمى كرد كه شما از قول چه كسى مى گوئيد . و ديگر
مردى مثل او نمى آيد . هنوز مسئله امامت امام صادق هم براى آنها روشن نشده بود
. آنگاه امام صادق سلام الله عليه چند لحظه ساكت شدند و بعد فرمود :
قال الله عزوجل ان من عبادى من يتصدق بشق ثمرة فاربيها له كما يربى احدكم
فلوه حتى اجعلها له مثل احد
.
امام صادق بعد از چند لحظه سكوت فرمود : خدا مى گويد بعضى ها هستند كه نصف
خرما صدقه مى دهند و خداوند سبحان اين صدقه آنها را چنان مى پروراند كه مثل كوه
احد مى شود .
سالم بن ابى حفصه با شاگردان ديگر وقتى كه اين صحنه راديدند گفتند : پدر
بزرگوار او بلا واسطه سخنى را از پيامبر نقل مى كرد و الان او بجائى رسيده است كه
بلا واسطه سخنى را از خدا نقل مى كند [17] . اينها كيانند ؟ اگر اينها مكتب
نرفته با يك غمزه مسئله آموز صدها حكيم و عارف و فقيه اند , اين راه را دارند
.
اين كه خداى سبحان متوجه اولياء خودش هست يعنى معارف را در قلب آنها القاء
مى كند , اين وحى تشريعى نيست كه مخصوص پيامبر باشد . وحى تشريعى مخصوص نبى
است و لا غير و بعد از خاتم انبياء كسى وحى تشريعى ندارد كه حكم فريضه يا سنت
جديدى بياورد اما الهام ها و القاءات و معارف حقه بعنوان وجه الله در دلها
القاء مى شود , كه امام صادق فرمود : قال الله تبارك و تعالى .