سخنان امام سجاد سلام الله عليه كه در بالاى منبر شام ايراد فرمود نشان مى دهد كه
اينها به اسرار عبادت رسيده اند . در فرازهاى سخنان امام سجاد سلام الله عليه
آمده است كه :
انا بن مكة و منى , انا بن زمزم و صفا !
من فرزند مكه و منى هستم , يعنى آن عبادتى كه بايد در مكه و منى انجام بگيرد
من به آن عبادت رسيده ام و آن عبادت من را به اينجا رساند نه من فرزند سرزمين
مكه و منى هستم آنها كه در منى زندگى مى كنند و اهل آن سرزمين اند فرزند منى
نيستند آنكه قربانى مى دهد تا دين زنده و محفوظ بماند , او فرزند منى است . با
اينكه در اين مسافرت حسين بن على سلام الله عليه از مكه برگشت ديگر به مشعر و
عرفات و منى نرفت و در منى قربانى نكرد قبل از روز دهم ذى الحجة حضرت از مكه
به طرف كوفه برگشتند امام سجاد به منى نرفت و قربانى نكرد اما مع ذلك
مى فرمايند :
( انا بن مكه و منى ) .
آنكه حاضر است بهترين شهيد را ايثار و نثار كند تا دين خدا محفوظ بماند او به
حقيقت قربانى رسيده است , او فرزند منى است گرچه منى نرفته باشد . وقتى سر
قربانى را خداوند كريم ذكر مى كند , مى فرمايد : اين قربانى كردن يك ظاهرى دارد
و يك باطن . ظاهر قربانى به خدا نمى رسد , باطن قربانى
[1]خطبه حضرت امام سجاد ( ع ) در مسجد جامع دمشق . بحار الانوار , ج 45 , ص
138 , تذكره الخواص , ص 149 .