ابيطالب خاصه اهلى و حبيبى الى قلبى
[24] . هر كدام از شما در امور خانوادگى كسى داريد كه به شما خيلى نزديك
است و مورد اطمينان شما است , على بن ابيطالب هم نسبت به من اين چنين است
, او دوست من است .
رسول خدا جز به خدا به چيزى نمى انديشيد و جز به خدا به احدى علاقه نداشت .
على بن ابيطالب مظهر خداست , دوستى او دوستى خدا است , بيگانه نيست .
آنگاه در حضور مردم فرمود : همانطورى كه هارون وزير موسى عليه السلام بود :
اما ترضى ان تكون منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى .
تو يا على وزير و خليفه من هستى فرق من و موسى اين است كه بعد از موسى
پيامبران ديگرى آمد اما بعد از من پيامبر ديگرى نيست . آنگاه على بن ابيطالب
به رسول خدا عرض كرد :
رضيت عن الله و رسوله
. من راضى شدم از خدا و رسولش .
اينكه ما در عرض ادب به پيشگاه ولى عصر ارواحنا فداه مى گوئيم :
السلام عليك يا شريك القرآن
. به امام زمان عرض مى كنيم تو شريك قرآن هستى ريشه اش اين حديث به استناد
يك آيه قرآن كريم است . شريك كه يك واژه عربى است به آن مقدار كوتاهى از
طناب مى گويند كه دو لنگه بار را به هم مرتبط مى كند . مقام امامت و حقيقت
قرآن دو ثقل ثقيل و وزنه وزين اند . امام هم قرآن را به امامت وصل مى كند و هم
امامت را به قرآن وصل مى كند لذا مى شود شريك قرآن . در قرآن كريم چنين آمد
موساى كليم به خداى عرض كرد پروردگارا بار سنگينى بر دوش من قرار دادى , من
بايد با فرعون بجنگم , براى اين كه در اين كار موفق بشوم برادرم هارون را شريك
كار من قرار بده : [25] و اشركه فى امرى
.
چند خواسته از موساى كليم در قرآن آمده است كه خداى سبحان