اينقدر به برادرم موسى بن جعفر علاقه مند هستى ؟ پدر هر دو ما يكى است , جد هر
دو ما هم يكى است . چرا اين برادر ما پيش شما اينقدر عزيز است ؟ امام صادق
سلام الله عليه به فرزندش عبدالله فرمود :
انت ابنى و هو من نفسى
. بين تو و برادرت فرق است , تو پسر من هستى اما برادرت موسى از جان من است
. در پيدايش تو بدن دخيل بود اما در ظهور و تجلى او جان من دخيل است . تو نگو
من هم فرزند امام صادق هستم , اين چنين نيست , فرزندى يك معنا است و وارث
مقام شدن مطلب ديگرى است . خلاصه آنكه همان بيانى كه رسول خدا درباره حسين بن
على فرمود :
( حسين منى و انا من حسين )
همان بيان را هم درباره على بن ابيطالب دارد كه
( على من و انا من على )
.
فضيلت دوم اين كه سعد بن ابى وقاص مى گويد : همه ما در مسجد مدينه جا داشتيم
. مسجد مدينه يك جايگاهى بود بدون سقف و خانه هاى اطراف به مسجد راه داشت و
در اين مسجد مى توانستند بيتوته كنند و از او بعنوان يك خانه استفاده كنند . ما
همه در مسجد پيامبر بوديم و آل على و ابى بكر و عمر هم بودند . شبانه دستور رسيد
كه از مسجد بيرون برويد جز آل رسول و آل على كسى حق ندارد در مسجد بماند .
همه ما بيرون رفتيم , آنگاه وقتى صبح شد عموى پيامبر حمزه رضوان الله عليه
عرض كرد : يا رسول الله اخرجتنا و اسكنت هذا الغلام [12] . همه ما را از
مسجد بيرون كردى و اين جوان يعنى على بن ابيطالب را در مسجد راه دادى . ما
عموهاى شما هستيم و از پيران اهل شما هستيم . رسول خدا عليه آلاف التحية و
الثناء فرمود : من شما را از مسجد بيرون نكردم و من او را در مسجد جا ندادم
ولكن خدا مرا امر كرد كه على بن ابيطالب عليه السلام مى تواند از مسجد آنطور
استفاده كند كه از اطاق خود استفاده مى كند , اين چقدر مقام است ؟
يك وقت به مريم عليها السلام [13] در هنگام مادر شدن دستور مى رسد