كلنگ را گرفت و نفس هاى على بن ابيطالب در اثر خستگى كارگرى به گوشم مى رسيد
. آنقدر كند و كاو كرد تا آب جوشيد . همين كه آب از چشمه يا چاه جوشيد من
ديدم صيغه وقف را على بن ابيطالب جارى كرد فرمود : هذه صدقة ديگر مهلت نداد
.
اگر مى گوئيم شيعه على هستيم يعنى از لحاظ ترك تعلق زاهد بودن و از لحاظ خدمت
به همنوع فعال شدن . هم توليد و از بيگانه بى نياز بودن و هم خود دل نبستن .
چون در حجاز باغى كه از خود آب داشته باشد بهترين باغ ها است پيام اين حديث
آنست كار بكن و به ديگرى نيازمند نباش و خود را هم بى نياز از آن بدان كه به
او دل ببندى اين چنين باشيد كه فرمود :
فان البيت اذا كثر فيه تلاوة القرآن كثر خيره و اتسع اهله و اضاء لاهل السماء
كما تفيئى نجوم السماء لاهل الدنيا
[42] . آثار خيرى كه از يك خاندان اهل قرآن به ديگران مى رسد نمونه هايش
اينها است كه براى ملائكه نور مى دهد .
[42]بحار الانوار , ج 42 , ص 71 وج 41 , ص 39 , فروع كافى , ج 7 , ص 54 ,
وسائل الشيعه , ج 13 , كتاب الوقف , باب 6 , حديث 2 .