را تنزل مى دهد , بصورت لفظ يا نقش كتاب در مى آورد , بصورت موج در مى آورد كه
با زبان بگويد و يا بصورت نقش در مى آورد كه بنويسد , شنونده مى شنود و خواننده
مى خواند , نه به اين معنا است كه ديگر در عاقله و فكر او اين معنا نباشد . وقتى
مى گويند يك مجتهد يك مطلب فقهى را تنزل داد بصورت يك مسئله ساده در آورد
كه هر مكلفى بخواند و بفهمد نه به اين معنا است كه آن ملكه اجتهادش بصورت
رساله در آمد و ديگر چيزى بعنوان ملكه اجتهاد در جان و روح بلند او نيست ,
زيرا آن ملكه اجتهاد را انزال نكرد پايين نياورد بلكه آن حقيقت را تنزل داد .
يعنى بر اساس همان حقيقت الفاظ و معانى و مفاهيمى را به ديگران القاء كرده
است . اين معناى تنزل است قرآن كريم و روايات از اين معنا به تجلى تعبير
مى كنند .
صحيفه سجاديه امام سجاد سلام الله عليه جزء كتابهاى قيم اماميه است , بلكه در
كنار قرآن كريم , نهج البلاغه و صحيفه سجادين حتما حضور دارند . ترجمه فارسى اين
كتاب شريف دشوار نيست , حضرت سجاد ( ع ) دعائى دارند بنام دعاى ختم قرآن [5] , وقتى انسان قرآن را تمام كرد آن دعا را بخواند كه حضرت بعد از فراغت از
ختم قرآن آن دعاء را مى خواندند . دعاء مزبور در عظمت قرآن و اين كه قرآن
درباره قارى قرآن چه بركتى دارد مطالب فراوانى در آن هست , تا مى رسد به اين
جملات كه امام سجاد ( ع ) به خداى سبحان عرض مى كند : پروردگارا آن روزى كه(
تجلى ملك الموت لقبضها من حجب الغيوب و رماها عن قوس المنايا باسهم
وحشة الفراق
) فرشته مرگ عزرائيل سلام الله عليه از پشت پرده هاى غيب تجلى كرده است و
براى قبض ارواح متجلى شد , آن روز به ما رحم كن . از نازل شدن عزرائيل سلام الله
عليه بعنوان تجلى ياد شده است كه براى محتضر فرشته مرگ تجلى مى كند .
اين اصطلاح تجلى كه در قرآن درباره موساى كليم آمده است :
فلما تجلى