دين غير از مرگ به لسان طب است . طب وقتى بدن كسى سرد شد مى گويد او مرد ,
اما دين انتقال از دنيا به برزخ را مرگ مى گويد . تا اين شخص وارد برزخ شود چه
رنجها و فشارها كه تحمل نمى كند . همين
( يضربون وجوههم و ادبارهم) [15] همان حالت انتقالى به برزخ هست .
از امام باقر سلام الله عليه سؤال كردند [16] كه شهداى كربلاء در برابر آن
همه تير چه احساسى داشتند ؟ فرمود : مثل اينكه شما با دو انگشتان خود گوشت
يك انگشت ديگرتان را فشار بدهيد . چقدر درد مى آيد ؟ شهداى كربلا هم در برابر آن
همه تيرها و خنجرها و نيزه ها و دشنه ها همين مقدار احساس داشتند . چون وقتى
روح متوجه جاى ديگر باشد , دردى را احساس نمى كند . روح متوجه تن باشد درد را
احساس مى كند . آن كه حواسش پيش بدن و است , خستگى و تشنگى و گرسنگى را
بيشتر احساس مى كند و بيشتر رنج مى برد , و آن كه حواسش متوجه مولاى او است ,
خستگى و گرسنگى و تشنگى را احساس نمى كند . اصلا در ميدان جنگ هم همينطور است
. در حال نماز كه خود نماز محراب و جنگ با شيطان است نيز همينطور است .
آنها كه مشتاق لقاى حق اند , اگر قضا و قدر الهى نبود يك لحظه حاضر نبودند در
دنيا بمانند . حيف آدم خوب كه در دنيا بماند .
در خطبه همام [17] على بن ابيطالب عليه السلام فرمود : متقين مشتاق رفتن
به
آن عالم اند . ريشه اين مطلب در همين حديث رسول خدا عليه آلاف التحية و الثناء
است . حضرت فرمود : اين هاجزء اولياء الهى اند . معلوم مى شود آن كه به
ولايت
رسيد , به سر روزه رسيده است , اين كه مواظب زبانش هست , به ادب روزه رسيده
است , و آن كه به احكام و آداب روزه مى پردازد , او بين راه است كه به باطن
روزه راه پيدا كند . و اين كه حضرت در خطبه شعبانيه