عرض كردند : يا رسول الله ! پدر و مادر ما بفداى شما ! اينها معلوم مى شود از
اولياء الله اند . فرمود : اولياء الله بالاتر از اين ها هستند . اگر كسى
مواظب
دهانش باشد كه هر حرفى را نزند , مواظب شكمش باشد كه پر نخورد يا هر غذائى
را نخورد , روزه اش را بگيرد نمازش را بخواند كه جزء اولياء الله نيست , اين
جزء مؤمنين معمولى است . اولياء الله اهل تامل و تفكراند . دورانديش و مال
بينند . اولياى الهى متعمق اند . حرف مى زنند و حرف اينها ياد حق است . به
يك انسان مؤمن مى گويند زياد حرف نزن , به يك مؤمن عارف مى گويند مرتب سخن
بگو , مردم را هدايت كن , و مردم را به ياد حق متذكر كن . آن جزء صفات سلبيه
مؤمن است كه انسان حرف بد نزند , غذاى زياد و حرام نخورد , اينها جزء آداب
اوليه است . اولياء الهى كسانى اند كه سخن مى گويند و سخن آنها ياد حق است ,
به تعبير مرحوم استاد علامه طباطبائى رضوان الله عليه تقريبا چند هزار نفر رسول
خدا عليه آلاف التحية و الثناء را درك كردند . در كتاب اسد الغابه فى معرفة
الصحابه [6] حدود چند هزار نفر از اصحاب را كه رسول خدا را درك كردند نام
مى برد . همه آنها يك طرف , على بن ابيطالب سلام الله عليه يك طرف . آن
دوازده هزار نفر به اندازه على ابن ابيطالب ( ع ) حرفى كه به درد بخورد ,
نزدند . آنها هم حضرت رسول ( ص ) را ديدند , پاى منبر حضرت ( ص ) سالها
نشستند , پشت سر حضرت ( ص ) سالها نماز خواندند , مجالس درس و بحث حضرت
( ص ) را مكرر ديدند , اما آنها به اندازه حضرت على ( ع ) حرف نزدند . آنها
مى آمدند و مادامى كه در جلسه درس نشسته بودند لذت مى بردند , اما لذت آنان
زود گذر بود .
يكى از اصحاب رسول اكرم ( ص ) به حضرت عرض كرد مجلس شما بسيار شيرين و
سودمند است ولى از مجلس شما كه بيرون رفتيم ديگر آن لذت و نشاط براى ما نيست
. حضرت فرمود :
استعن بيمينك و اوما بيده اى خط
[7] . چرا به من مى گويى