responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اسرار عبادات نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 120
نداد بد او را بگويم در حالى كه سرپرست دادن و ندادن توئى .

اين خوى بزرگ منشى را در دعاها به ما آموختند كه سعى كنيد اين چنين دعا كنيد . هرگز از خدا مال زياد نخواهيد , بخواهيد آبرويتان محفوظ باشد , چون بقيه اش ديگر و بال است .

عبدالرحمن عوف پيش ام سلمه آمد و گفت وضع مالى ام خوب است , خيلى ثروت دارم و مى ترسم اين براى من وبالى باشد . ام سلمه گفت : انفق . در راه خدا انفاق كن براى اين كه من از پيامبر ( ص ) شنيدم كه : ان من اصحابى من لا يرونى بعد ما افارقه [11] . بعضى از اصحاب من ديگر مرا در قيامت نمى بينند چه اينكه خداوند فرموده است : و امتازوا اليوم ايها المجرمون [12] . صف مجرمين را جدا مى كنند لذا تبه كاران آن حضرت ( ص ) را نمى بينند .

اينكه فرمود شما در اين ماه مهمان خداييد يعنى ببينيد صاحب خانه چه دارد , آنها را بخواهيد . كسى كه مهمان خدا شد , اوصاف صاحب خانه را بعنوان آنچه در نزد خدا است , از خدا مسئلت مى كند . انسان روح بى نيازى و بزرگوارى را بعنوان مسئلت از مهماندار خداى سبحان بخواهد . خدا اگر مهمان را پذيرايى مى كند , ضيافة الله همان لقاء الله را نتيجه خواهد داد( . و جعلتم فيه من اهل كرامة الله) . شما در اين ماه كريم هستيد . انسان كريم آن بزرگوار و بزرگ منشى است كه طبعش به طبيعت آلوده نيست . هر كسى را كريم نمى گويند . مرحوم كلينى رضوان الله عليه نقل مى كند [13] در يكى از جبهه هاى جنگ در اثر سيل يا حادثه ديگرى كه اتفاق افتاد سربازان اسلام يك طرف و رسول خدا عليه آلاف التحية و الثناء هم طرف ديگر , بين حضرت و ستاد نظامى حضرت فاصله شد . حضرت هم در دامنه كوه مشغول استراحت شدند . يكى از مشركين از اين فرصت استفاده كرده بالاى سر حضرت آمد شمشير كشيد و گفت : من ينجيك


[11]امالى , شيخ مفيد ( ره ) , مجلس پنجم , ص 38 , حديث 5 .

[12]سوره يس آيه 59 .

[13]كتاب كافى .

نام کتاب : اسرار عبادات نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 120
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست