نداد بد او را بگويم در حالى كه سرپرست دادن و ندادن توئى .
اين خوى بزرگ منشى را در دعاها به ما آموختند كه سعى كنيد اين چنين دعا كنيد
. هرگز از خدا مال زياد نخواهيد , بخواهيد آبرويتان محفوظ باشد , چون بقيه اش
ديگر و بال است .
عبدالرحمن عوف پيش ام سلمه آمد و گفت وضع مالى ام خوب است , خيلى ثروت
دارم و مى ترسم اين براى من وبالى باشد . ام سلمه گفت : انفق . در راه خدا
انفاق كن براى اين كه من از پيامبر ( ص ) شنيدم كه :
ان من اصحابى من لا يرونى بعد ما افارقه [11] .
بعضى از اصحاب من ديگر مرا در قيامت نمى بينند چه اينكه خداوند فرموده است
:
و امتازوا اليوم ايها المجرمون [12] . صف مجرمين را جدا مى كنند لذا تبه كاران آن حضرت ( ص ) را نمى بينند
.
اينكه فرمود شما در اين ماه مهمان خداييد يعنى ببينيد صاحب خانه چه دارد ,
آنها را بخواهيد . كسى كه مهمان خدا شد , اوصاف صاحب خانه را بعنوان آنچه در
نزد خدا است , از خدا مسئلت مى كند . انسان روح بى نيازى و بزرگوارى را بعنوان
مسئلت از مهماندار خداى سبحان بخواهد . خدا اگر مهمان را پذيرايى مى كند ,
ضيافة الله همان لقاء الله را نتيجه خواهد داد( . و جعلتم فيه من اهل كرامة
الله) . شما در اين ماه كريم هستيد . انسان كريم آن بزرگوار و بزرگ منشى
است كه طبعش به طبيعت آلوده نيست . هر كسى را كريم نمى گويند . مرحوم كلينى
رضوان الله عليه نقل مى كند [13] در يكى از جبهه هاى جنگ در اثر سيل يا
حادثه ديگرى كه اتفاق افتاد سربازان اسلام يك طرف و رسول خدا عليه آلاف التحية و
الثناء هم طرف ديگر , بين حضرت و ستاد نظامى حضرت فاصله شد . حضرت هم در
دامنه كوه مشغول استراحت شدند . يكى از مشركين از اين فرصت استفاده كرده بالاى
سر حضرت آمد شمشير كشيد و گفت : من ينجيك
[11]امالى , شيخ مفيد ( ره ) , مجلس پنجم , ص 38 , حديث 5 .