ايمانش متوسط است دو گونه احساس دارند , به يكى واقعا سخت مى گذرد و ديگرى
اصلا احساس ندارد , چرا اين چنين است ؟ آن كه ايمانش بيشتر است احساسش در
برابر اين روزه خيلى كمتر است , رنجى احساس نمى كند , و هر كه ايمانش ضعيف
تر , سختى روزه گرفتن بر او بيشتر , چون تمام توجهش به طبيعت و تن است . و
اگر اراده قوى شد تن را به سمت خود متوجه مى كند . ممكن است در مناسك حج دو
نفر از نظر مزاج و استعداد بدنى در شرائط مساوى باشند , يكى خيلى رنج ببرد و
ديگرى در نشاط باشد . صاحبدل از مناسك حج در آن هواى سوزان حجاز رنج نمى برد
براى اينكه
( فيه آيات بينات) [20] , بدنبال صاحب خانه است , و ديگرى در كمال تلاش و كوشش است كه فورا
از احرام بيرون بيايد . هر چه اراده را ما تقويت بكنيم بدن تابع تر خواهد بود
و احساسش نسبت به جهان طبيعت كمتر خواهد شد .
در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام نقل است كه فرمود : اصل و فرع و قله
و كوهان برجسته اسلام را نماز و زكات و جهاد مى داند :
اصله الصلوه و فرعه الزكوه و ذروته و سنامه الجهاد فى سبيل الله
[21] .
جهاد هم يك حكم فقهى و يك آداب و يك اسرارى دارد . در همين ارتباط كه باطن
روزه گرفتن انسان را به لقاى حق مى رساند و آن بنده اى كه به لقاى حق مشتاق شد
توجهش به جهان طبيعت كم است , به ما دستور دادند در شدائد و مشكلات روزه
بگيريد . يعنى اگر ما در هر نمازى چند بار از خداى سبحان استعانت مى كنيم و
مى گوئيم
( اياك نعبد و اياك نستعين)
راه كمك رسانى را هم خدا بيان فرموده است . يعنى اين چنين نيست كه شما به ما
بگوئيد كمك برسان و ما رايگان كمك برسانيم . اگر سخن از
( اياك نستعين)
است راهش را هم قرآن به ما آموخت كه
([ واستعينوا بالصبر و الصلوه [22] , و اين صبر به( صوم) تفسير و