حضرت محمد بن عبدالله ( ص ) را به عنوان ذكر توصيف فرموده است( :
قد انزل الله اليكم ذكرا رسولا
) [1] و چون مذكور يكى است , مرجع اين دو ذكر نيز يكى خواهد بود يعنى
حقيقت قرآن و واقعيت رسول اكرم ( ص ) متحد مى باشند و اهل بيت نبى اكرم ( ص
) گذشته از آنكه اهل ذكرند و مصداق كامل(
فاسئلوا اهل الذكر
) خواهند بود از آن جهت كه در باطن با وجود نبى خاتم ( ص ) متحد بوده و از
متن حقيقت قرآن جدا نيستند آنان نيز عين ذكر حق مى باشند , نتيجه آنكه قرآن و
عترت بارزترين مظهر ذكر بوده و أنس با آنها تذكره حق و نسيان آنها فراموشى
ياد خداوند خواهد بود .
ذكر از آن جهت كه از اوصاف فعلى خداست هرگز مقهور چيز بيگانه قرار نمى گيرد
و با هيچ عاملى به فراموشى مبدل نمى شود , ليكن گاهى با تشريف و اكرام همراه
بوده و زمانى با توهين و تحقير قرين مى باشد وگرنه هيچ گاه خداوند كسى يا چيزى
را فراموش نمى كند , زيرا ذكر خدا از شئون علمى حق است و به علم نامحدود الهى
متكى است و آن علم محض هرگز به جهل , خطا , سهو , نسيان و عزوب مبدل نخواهد
شد چون نه جمع دو نقيض ممكن است و نه سلب شى ء از نفس معقول مى باشد , لذا
قرآن كريم در اين باره مى فرمايد :
([
وما كان ربك نسيا
([ . [2] [(
فى كتاب لايضل ربى ولا ينسى
]( [3] چنانكه در دعاى شريف جوشن كبير كه سراسر آن توحيد ذاتى , صفاتى و
افعالى است و از مكمن غيب به صورت حديث قدسى در برخى از غزوه هاى اسلامى بر
پيامبر گرامى ( ص ) نازل شد چنين آمده است( :
يامن له ذكرلا ينسى يا من له نورلا يطفى
) . [4] . خلاصه آنكه خداوند هرگز فراموش نمى كند چنانكه هيچگاه