نصيب ايشان نمى شود مگر آن كه(
الا كتب لهم به عمل صالح
) [1] . يعنى براى شان عمل صالح ثبت مى شود , چه آسيب هايى كه مى بينند و چه
پيروزى هايى كه نصيب شان مى شود , همه يادداشت مى شوند , و به صورت عمل صالح
ثبت مى گردد . در آيه سه مشكل از مشكلات جنگ و دو موفقيت از پيروزيهاى نبرد
را ذكر فرموده است . خستگى , تشنگى و گرسنگى , همه را يادداشت مى كنيم .
پيشرويها و پيروزيها را هم ثبت مى نماييم . اين چنين نيست كه اگر كسى آسيبى
ديد يا مالى را دشمن از او گرفت خدا در قيامت جزا بدهد , اما اگر غنيمتى را
از دشمن گرفت پاداشى نداشته باشد . بنابراين در عين حال كه انسان از دشمن
غنيمت گرفته است , خدا اين عمل را عبادت مى خواند و عمل صالح مى نويسد . پس
عمل صالح تنها مال نيست كه از كف برود و يا جان نيست كه تقديم خداوند شود .
آنكه مى رود و خون مى ريزد و مال مى گيرد او هم عمل صالح دارد . پس اگر دو نفر(
فى سبيل الله) به ميدان رفتند يكى شهيد شد و ديگرى كشت و برگشت , معلوم
نيست كه ثواب او بيش از اين باشد , تا هدف چه باشد و نيت چه باشد . فرمود
:
ما رنجها را هم مى نويسيم , به عنوان عمل صالح , گنجها را هم مى نويسيم , به
عنوان عمل صالح . پس همان سان كه خستگيها و ضربت خوردنها و خون دادنها را
مى نويسيم , ضربت زدنها و خون ريختنها را هم ثبت مى كنيم و همه را به عنوان عمل
صالح در نظر مى گيريم .