responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ياد معاد نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 118
مى خرد .

دوم فروشنده( : من المؤمنين) پس خريدار خداوند , فروشنده مردان باايمان . خداوند از غير مؤمن چيزى نمى خرد , لذا در جاى ديگر فرمود : انفاق بكنيد و يا نكنيد از شما كسى چيزى قبول نمى كند . در همين سوره توبه است ظاهرا كه فرمود : از شما خدا قبول نمى كند شما چون به خدا نمى فروشيد بلكه به شهرت و سمعه مى فروشيد , يعنى براى نام و شهرت كار مى كنيد , خريدار كالاى فاسدتان خود شماييد . شما شهرت طلب ايد , به شهرت طلبى مى فروشيد , نه به خدا . لذا خدا از غير مؤمن چيزى نمى خرد و فقط از مؤمن خريدار است . اين هم مشخص كردن امر دوم كه بيان فروشنده است .

سوم كالاى مورد معامله( : أنفسهم و أموالهم ) مى باشد . يعنى خداوند جان و مالشان را مى خرد . اگر خدا مشترى است , مؤمن مى شود بايع و چون بايع است يعنى فروشنده و آن هم فروشنده جان و مال خود , ديگر در قبال الله نه مالك جان است و نه مالك مال , زيرا بيع و بيعت كرد يعنى( باع نفسه و ماله ) اگر جان و مالش را فروخته است , ديگر نه مالك جان است و نه مالك مال , نه مى تواند از بذل جان مضايقه كند , و نه مى تواند از بذل مال دريغ نمايد . پس كالا جان و مال است .

چهارم تثبيت ثمن و بها : ثمنى كه در برابر اين كالاست , بهشت است( : بأن لهم الجنة ) . بهشت بهاى جان و مال انسان است . جان انسان اگر در قبال چيزى غير از بهشت فروخته شود مغبون است . مال انسان جز در راه بهشت اگر صرف بشود ضرر كرده است . پس مال مؤمن است كه به اندازه بهشت مى ارزد , زيرا كه در اين راه مصرف

نام کتاب : ياد معاد نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 118
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست