نام کتاب : نامه ها و برنامه ها نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 224
محدود نيست . پس نفس را با هر يك از اين منشئاتش جمع كردى و از هر يك
تفرقه نمودى . و نيز نفس را فقط مجرد ندانستى كه از كثرت
تنزيهش كنى , و او را
در هيچ صورتى از صور كثرت مقيد نكرده اى تا قائل به تشبيه بوده باشى بلكه او را
از اين تنزيه و تشبيه تنزيه نمودى , كثرت غير متناهى نظام هستى شئون ذاتيه حق
تعالى اند و( من عرف نفسه فقد عرف ربه) .
و اما معرفت نفس اينكه خداوند سبحان فرمود( : اليه يصعد الكلم الطيب و
العمل الصالح يرفعه) تفسير اصيل آن چنانست كه جناب صدرالمتألهين در آخر
مرحله چهارم حكمت متعاليه كه معروف به اسفار است فرموده است : كلمه طيب
روح مؤمن است , و عمل صالح معارف عقليه كه او را ارتقاء مى دهند و بدانجا
مى كشانند . اين تفسير بر اين اساس قويم است كه علم و عمل دو گوهر انسان سازند
.
انسان كارى مهمتر از خودسازى ندارد و ساختن هر چيز را مايه به حسب آن چيز لازم
است مثلا ديوار را سنگ و گل بايد و انسان را علم و عمل . انسان تا به لقاء الله
نرسيده است به كمال مطلوبش نائل نشده است و لقاء الله به معنى اتصاف انسان
با وصاف
الهى و تخلق او به اخلاقى ربوبى است . بابا افضل را كلامى كامل در اين باب است
. كه( : عالم درختى ست كه بار و ثمره او مردم است و مردم درختى است كه بار
و ثمره وى خرد است و خرد درختيست كه ثمره او لقاى خداى تعالى است) .
در توحيد بايد مراقبت را تقويت كرد مراقبت تخم سعادت است كه در مزرع دل
كاشته مى شود و سائر آداب و اعمال پروراندن آنست . مراقبت كشيك نفس كشيدن و
همواره در حضور بودن است . حديث نفس مزاحم با مراقبت است , اين سخن دل نشين
امام صادق عليه السلام را بايد بر دل نشاند( : القلب حرم الله فلا تسكن فى حرم
الله غير الله) , حافظ به اين حديث در اين بيت نظر دارد :
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب *** تا در اين پرده جز انديشه او نگذارم
ناگفته نماند كه بدن تور شكار و سوارى راهوار ما است , مبادا با او چنان كنيم
كه نه به كار شكار آيد و نه تواند سوار را بجائى برساند , ره چنان رو كه رهروان
نام کتاب : نامه ها و برنامه ها نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 224