فرمود( :
و اتقوا الله
) اين دو بار دعوت به تقوا براى آنست كه هم , در مراقبت با تقوا باشد و
هم در محاسبت . اينكه فرمود( :
و لتنظر نفس ما قدمت لغد
) يعنى هر كس نظر كند ببيند براى فردا , چه چيز فراهم كرده است ؟ يعنى
مسأله قيامت آنقدر براى او مسلم باشد كه در حكم فردا قرار گيرد يعنى قيامت اولا
امريست يقينى و ثانيا نزديك . اينكه از قيامت به( غد) ياد مى شود براى
آنست كه هم محقق الوقوع است و هم قريب الوقوع , چون خداى سبحان , همانطور كه
درباره يقينى بودن او فرمود( :
إن الساعة آتية لا ريب فيها
) [3] درباره نزديك بودن او هم فرمود( :
إنهم يرونه بعيدا و نريه قريبا
) [4] و هيچ بعدى هم ندارد كه در كوتاهترين مدت , قيامت كبرى واقع بشود ,
گذشته از اينكه قيامت صغرى با مرگ هر كسى واقع مى شود(
من مات فقد قامت قيامته
) [5] .
پس , از اين جهت كه قيامت هم يقينى الوقوع است و هم قريب الوقوع , از آن
به غد ( فردا ) تعبير شده است . فرمود( :
و لتنظر نفس ما قدمت لغد
) نظر كردن , بدون معرفت نفس و بدون شناخت سلامت و مرض نفس و بدون شناختن
درمان نفس ميسر نيست . انسان تا روح شناس نباشد و سود و زيان روح را نشناسد
نمى تواند اهل محاسبه باشد . انسان تا در درون خود تأمل نكند , نمى تواند اظهار
نظر كند و نظريه بدهد . و اين اظهار نظر مشروط به اين است كه قبلا مراقبت كرده
باشد كه چه كرده و چه نكرده . تمام كردارش را به ياد