نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی جلد : 1 صفحه : 41
البته بايد توجه داشت كه ميان اين اوصاف، هنگام اطلاق آنها بر
انسان از يك سو، و هنگام اطلاق آنها بر خداوند از سوى ديگر، تفاوت مهمى
وجود دارد كه نبايد از آن غفلت ورزيد. اين اوصاف، تنها به نحو تمثيل و
تشبيه[1] بر خداوند اطلاق مىشوند قدرتى كه ما مىشناسيم و آن را در خود
مىيابيم، قدرتى محدود، ناقص و وابسته به غير است در حالى كه قدرت خداوند،
مطلق، نامحدود و قائم به ذات است.[2]
اتو به وضوح، هرچند با تسامح، از روش استدلال فريس[3] در باب معانى و
مفاهيم عقل[4] با سلب كردن محدوديتهايى كه توسط شاكله زمانى به آنها
تعلق گرفته، استفادهمىكند. استدلال اتو را مىتوان به صورت زير تنظيم
كرد:
هم خدا و هم موجودهاى انسانى امورى عقلانى هستند و اوصاف ماهيت
انسان بر خداوند قابل اطلاق است. از آنجا كه موجودهاى انسانى مىتوانند به
عنوان اشياى داراى روح، حكمت، اراده و مانند آن شناخته شوند، امورى عقلانى
هستند و تحت محدوديتهايى كه توسط شاكله زمانى به آنها تعلق مىگيرد،
ادراك مىشوند. از آنجا كه خداوند به گونهاى نيست كه تحت چنان
محدوديتهايى به ادراك درآيد، اوصاف يادشده، تنها در صورت حذف شدن
محدوديتهايى كه توسط عقل به آنها داده شده، مىتوانند بر خداوند اطلاق
شوند.[5]
از سوى ديگر، ذات قدسى بيشتر يك عين غيرعقلانى است. در واقع اتو
مىخواهد بگويد اوصاف عقلانى، مستقيماً به وجه غيرعقلانى - همان وجهى كه در
دسترس ادراك مفهومى نبوده و تنها مىتواند احساس شود - اشاره دارند و به
همين علت، معتبرند.
احوال و احساسها، هم مىتواند حاكى از امور عقلانى باشد و هم امور
غيرعقلانى.[6] احوال تا آنجا كه قابل اشاره به متعلقى باشد كه در هيأت
واژههاى دقيق و روشن شناخته شود، در قلمرو معقول قرار خواهد گرفت؛ اما
وقتى توسط امر غيرعقلانى (بعد