نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی جلد : 1 صفحه : 40
غيرعقلانى را توأمان دارا باشد؛ يعنى جنبهاى از آن توسط مفاهيم
ذهنى به ادراك درآيد و جنبهاى از آن همچنان از چارچوب مفاهيم فراتر رفته،
هرگز در هيأت مفاهيم در نيايد. از نظر اتو، بارزترين مصداق چنين چيزى امرى
قدسى[1] است.
امر قدسى واقعيتى است كه جنبهاى از آن تحت مقولات فاهمه درآمده، با
مفاهيم ذهنى مكشوف مىگردد و جنبهاى ديگر از آن، هرگز در محدوده اين
مفاهيم نگنجيده، از راه تفكر و انديشه به ادراك در نيايد. همان گونه كه
آموند خاطرنشان كرده است،[2] استدلال اتو براى اثبات اين مدعا چندان روشن
نيست. او بيشتر مىكوشد مقصود خود را توضيح دهد و براى آن شواهدى بيابد،
تا آنكه بر آن برهان اقامه كند، و شايد طبع مسأله اقتضا دارد كه از سنخ
امور يافتنى (و به تعبيرى غيرعقلانى) باشد نه از امور دانستنى كه با تنظيم
گزارههاى ذهنى معلوم مىگردد. از اين رو است كه اتو از كسانى كه فاقد
احوال دينى بوده و نتوانستهاند بعد غيرعقلانى قدسى را در وجود خود احساس
كنند، مىخواهد كه از خواندن كتاب او صرف نظر كنند.[3] در هر حال، در
اينجا سعى مىكنيم مقصود اتو را دريابيم.
از يك سو، ذات قدسى (خداوند) مىتواند هم چون يك امر عقلانى به
انديشه درآيد؛ زيرا داراى ماهيت يا طبيعت عقلانى[4] است. معناى اين سخن آن
است كه ما خداوند را با مفاهيمى مانند: مجرّد، حكيم، خيرخواه و قدير
شناخته، اين اوصاف را درباره او به كار مىبريم. بنابراين، ذات قدسى
مىتواند به يك معنا در قلمرو فاهمه درآيد و از طريق تمثيل به ماهيت انسانى
ادارك شود و موضوع تأملات عقلانى قرار گيرد.[5]
ويلارد جى. اكستوبى معتقد است واژه «holy» به ديدگاه
مسيحى - يهودى انگليسى زبانان برمىگردد و آنان اين لفظ را درباره مقدسات
خود اطلاق مىكنند، و در برابر، واژه «sacred» را بر مقدسات ديگر اديان به
كار مىبرند. اين در حالى است كه واژه آلمانى «heilige»، كه اتو آن را به
كار مىبرد، موارد كاربرد holy و sacred هر دو را شامل مىگردد.
(ر.ك:مقاله Holy در دائرةالمعارف دينِ ايلياده با مشخصات:
Oxtoby. Willard G: Holy, the Idea of, in The Encyclopedia of
Religion, ed . by Mircea Eliade: London, Macmilan Publishing co, 1986).