نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی جلد : 1 صفحه : 255
آشنايى عميق او با عرفان شرق - كه شاخههاى گوناگون آن، على رغم
تفاوتهاى زبانى و فرهنگى بستر رويش آنها، در محتوا خانوادهاى وابسته با
مشابهتهاى فراوان را تشكيل مىدهند كه حاكى از روح واحد آنها است[1] -
او را قادر ساخته است در توصيف تجارب عميق عرفانى تا حدود زيادى كامياب
باشد؛ لكن همان گونه كه اشاره شد، در مقام نظريهپردازى و نظام دهى به
تجارب مينوى و عرفانى، از ابنعربى فاصله مىگيرد. چنان كه گذشت،[2] اتو
تجارب مينوى و تجارب عرفانى را از يك سنخ مىداند و آن دو را در يك مقوله
مىگنجاند، بدين گونه كه تجارب عرفانى را اعم از آفاقى و انفسى، حالت شدت
يافته همان تجارب مينوى به شمار مىآورد. منشأ اين ديدگاه اتو عمدتاً باور
نداشتن به نظريه وحدت وجود و تكيه بر فلسفه فريس و تلاش براى يافتن بنيانى
واحد براى جلوههاى گوناگون دين در تجربه آدمى است.
از نظر اتو خداوند موجودى متعالى و كاملاً ديگر است و بنابراين،
هرگز نمىتواند بپذيرد كه رابطه انسان و خدا حتى در عميقترين تجارب
عرفانى، به صورت رابطه من -من درآيد، بلكه همچنان اين رابطه به شكل رابطه
من - تو، چنان كه در تجربه مينوى بهتصوير آمده، باقى مىماند.
اتو در واقع، تجارب عرفانى حاكى از وحدت را بر وحدت شهود حمل
مىكند و هرگز نظريه وحدت وجود را نمىپذيرد. دلايل و انگيزههاى اتو در
اين رويكرد را پيش از اين، نقد و بررسى كرديم كه ديگر نيازى به تكرار آن
نيست.[3]
اين در حالى است كه ابنعربى كاملاً به وحدت وجود پايبند است و از
اين رو، آندسته از تجارب دينى را كه در آن، حضرت حق به عنوان وجودى جدا و
متعالى و كاملاً ديگر، بر سالك جلوه مىكند، تجارب غيرتام مىداند كه حاكى
از عدم وصول سالك به مقام فنا است. به ديگر سخن، در ابنعربى وحدت شهود،
حاكى از وحدت وجود است؛ اما در اتو فقط وحدت شهود است.
حاصل آنكه از نظر اتو اوج تجربه دينى (مينوى) آن است كه عظمت و جلال خداوند،
[1] اين امر را ايزوتسو در تحقيق عميق و دقيق خود تا حدودى نمايانده است (ر. ك: توشيهيكو ايزوتسو، صوفيسم و تائوئيسم).