responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی    جلد : 1  صفحه : 159

وحى و الهام[1] مى‌توان گفت كه آن‌چه به عنوان شريعت به پيامبر القا مى‌شود، همواره‌ باواسطه فرشته‌اى است كه پيامبر او را با رؤيت بصرى مشاهده مى‌كند و اين از اختصاصات پيامبر است؛ اما از آن‌جا كه پيامبر علاوه بر شأن نبوت و رسالت، داراى مقام ولايت نيز هست، از انواع ديگر القائات ربانى نيز بهره‌مند است. چنين القائاتى، كه مشترك ميان نبى و ولى است، وحى به معناى خاص نبوده، مربوط به مقام باطن، يعنى ولايت است. از اين رو مى‌توان نكات زير را نتيجه گرفت:

1. اين گونه نيست كه هر چه به پيامبر القا شود، او مأمور به تبليغ آن به مردم باشد، بلكه اين حكم، تنها مربوط به القائاتى است كه مربوط به شأن نبوت.

2. القائات مربوط به شأن نبوت، همواره توسط فرشته‌اى كه با رؤيت بصرى مشاهده‌مى‌شود، صورت مى‌گيرد.

3. اين القائات، كه وحى به معناى خاص آن است، از ويژگى‌هاى نبوت بوده، محتواى آن محدوده شريعت را شامل مى‌شود.

4. از آن‌جا كه مقام ولايت، مربوط به باطن و در شخص نبى، برتر از مقام نبوت است، حقايق القا شده در الهام به ولى، چه بسا برتر از مطالب وحى شده به پيامبر باشد، هر چند پيامبر به لحاظ برخوردارى از مقام ولايت، با آن حقايق آشنا است.

5. وحى كه همراه با شهود فرشته و شنيدن سخن او است، از نوع كشف شهودى (صورى) توأم با كشف معنوى است، در حالى كه الهام مى‌تواند از نوع كشف معنوى محض باشد.

با توجه به نكات ياد شده، سخن غزالى در بيان فرق ميان نزول حقايق بر قلب پيامبر (وحى) و نزول آن بر قلب ولى، ناتمام است. غزالى معتقد است تفاوت ميان ولى و نبى در آن است كه بر نبى فرشته نازل مى‌شود، بر خلاف ولى. از نظر ابن‌عربى، اين سخن غلط است. منشأ خطاى غزالى اين است كه از آن نوع الهام كه با واسطه فرشته صورت مى‌پذيرد، بى‌بهره بوده و آن‌چه را خود از آن بهره‌مند بوده، تمام چيزى دانسته است كه اوليا مى‌توانند از آن بهره‌مند باشند. بى‌شك اگر او با انسان كاملى مواجه مى‌شد كه از وقوع


[1] داود قيصرى، شرح فصوص‌الحكم، ص 111.

نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی    جلد : 1  صفحه : 159
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست