responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تذکره الاولياء نویسنده : عطار، محمد بن ابراهیم    جلد : 1  صفحه : 47

وگفت :در دنيا هيچ چيز نيست که بدان شاد شوي که نه در زير وي چيزي است که بدان اندوهگين شوي اما شادي صافي خود نيافريده است .

و گفت :اندکي از دنيا تو را مشغول گرداند از بسياري آخرت .

و گفت :همه چيز اندر دو چيز يافتم يکي مرا و يکي نه مرا . آنکه مراست اگر بسيار از آن بگريزم هم سوي من آيد و آنکه نه مراست اگر بسي جهد کنم به جهد خويش هرگز در دنيا نيابم .

و گفت :اگر من از دعا محروم مانم بر من بسي دشوارتر از آن بود که از اجابت .

و گفت :تو در روزگاري افتاده اي که به قول از فعل راضي شده اند و به علم از عمل خرسند گشته اند . پس تو در ميان بترين مردمان و بترين روزگار مانده اي .

کسي از وي پرسيد :مال تو چيست ؟

گفت :مال من رضاي خداي تعالي است و بي نيازي است خلق و لامحاله هر که به حق راضي بود از خلق مستغني بود .

و فراغت او از خلق تا حدي بود که به قصابي بگذشت که گوشت فربه داشت . گفت :از اين گوشت بستان .

گفت :سيم ندارم .

گفت :تو را زمان دهم .

گفت :من خويشتن را زمان دهم نکوتر از آن که تو مرا زمان دهي ، و من خود آراسته گردانم .

قصاب گفت :لاجرم استخوانهاي پهلوت پديد آمده است .

گفت :کرمان گور را اين بس بود ؟

بزرگي گفته است از مشايخ که به نزديک بوحازم درآمدم. وي را يافتم خفته . زماني صبر کردم تا بيدار شد . گفت :در اين ساعت پيغامبر را بخواب ديدم صلي الله عليه و سلم که مرا به تو پيغام داد و گفت :حق مادر نگاه داشتن تو را بسي بهتر از حج کردن .بازگرد و رضاي او طلب کن .

من از آنجا بازگشتم و به مکه نرفتم . رحمة الله عليه .

8

ذکر عتبة بن الغلام رحمة الله عليه

نام کتاب : تذکره الاولياء نویسنده : عطار، محمد بن ابراهیم    جلد : 1  صفحه : 47
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست