responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تذکره الاولياء نویسنده : عطار، محمد بن ابراهیم    جلد : 1  صفحه : 4

همچنين چند کرت آب را مي گفت که فرو بر ، فرو مي برد . چون برمي آورد مي گفت :ياابن رسول الله ! الغياث ، الغياث.چون از همه نوميد شد و وجودش همه غرق شد و اميد از خلايق منقطع کرد اين نوبت که آب او را برآورد گفت :الهي الغياث ، الغياث.

صادق گفت :او را برآريد .

برآوردند و ساعتي بگذشت تا باز قرار آمد . پس گفت :حق را بديدي .

گفت :تا دست در غيري مي زدم در حجاب مي بودم . چون به کلي پناه بدو بردم و مضطر شدم روزنه اي در درون دلم گشوده شد ؛ آنجا فرونگريستم .آنچه ديدم مي جستم بديدم و تا اضطرار نبود آن نبود که امن يجيب المضطر اذا دعاه.

صادق گفت : تا صادق مي گفتي کاذب بودي . اکنون آن روزنه را نگاه دارد که جهان خداي بدانجا فروست .

و گفت :هر که گويد خداي بر چيزست يا در چيزست و يا از چيزست او کافر بود .

و گفت :هرآن معصيت بنده را به حق نزديک گرداند که اول آن ترس بود و آخر آن عذر.

و گفت :هر آن طاعت که اول آن امن بود و آخر آن عجب آن طاعت بنده را ا زخداي دور گرداند زيرا که از اين معني بنده را به حق نزديک گرداند مطيع با عجب عاصي است و عاصي با عذر مطيع .

از وي پرسيدند :درويش صابر فاضلتر يا توانگر شاکر. گفت :درويش صابر که توانگر را دل به کيسه بود و درويش را با خداي .

و گفت عبادت جز به توبه راست نيايد که حق تعالي توبه مقدم گردانيد برعبادت .

کما قال الله تعالي التائبون العابدون .

و گفت :ذکر توبه در وقت ذکر خداي غافل ماندن است از ذکر . و خداي را ياد کردن به حقيقت آن بود که فراموش کند در جنب خداي جمله اشيا را به جهت آنکه خداي او را عوض بود از جمله اشياء.

و گفت :در معني اين آيت :يختص برحمته من يشاء.خاص گردانم به رحمت خويش هرکه را خواهم واسطه و علل واسباب از ميان برداشته است تا بدانند که عطاء محض است .

و گفت : مومن آن است که ايستاده است با نفس خويش و عارف آن است که ايستاده است با خداوند خويش .

و گفت : هرکه مجاهده کند به نفس براي نفس به کرامات برسد و هرکه مجاهده کند با نفس براي خداوند برسد به خداوند .

نام کتاب : تذکره الاولياء نویسنده : عطار، محمد بن ابراهیم    جلد : 1  صفحه : 4
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست