responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تذکره الاولياء نویسنده : عطار، محمد بن ابراهیم    جلد : 1  صفحه : 317

و گفت : توحيد خاص آن است که در سر و دل در توحيد چنان پندارد که پيش حضرت او ايستاده است . تدبير او بر او مي رود . در احکام و قدرت او ؛ در درياهاي توحيد او ؛ و از خويشتن فاني شده و او را خبر نه . اکنون که هست همچنان است که پيش از اين بود ، در جريان حکم او .

و گفت : هرکه در بحر تجريد افتاد هر روز تشنه تر بود و هرگز سيراب نگردد . زيرا که تشنگي حقيقت دارد و آن جز به حق ساکن نگردد .

و گفت : عزيزترين چيزي در دنيا اخلاص است که هرچند جهد کنم تا ريا از دل خويش بيرون کنم به لوني ديگر از دل من برويد .

و گفت : اگر خداي را بينم با جمله معاصي دوست تر از آن دارم که با ذره اي تصنع بينم .

و گفت : از علامت زهد آن است که طلب مفقود نکند تا وقتي که موجود خود را مفقود نگرداند .

و گفت : غايت آن است که بنده او باشي در همه چيزي .

و گفت : هرکه بشناخت او را به فکر ، عبادت کرد او را به دل .

و گفت : ذليلترين مردمان طماع است ، چنانکه شريفترين ايشان درويش صادق بود .

و چون وفاتش نزديک آمد ، گفت :بارخدايا تو مي داني که نصيحت کردم خلق را قولا ؛ و نصيحت کردم نفس را فعلا و خيانت نفس من به نصيحت خلق خويش بخش.

وبعد از وفات او را بخواب ديدند . گفتند : خداي با تو چه کرد ؟ گفت : بيامرزيد . گفتند : به چه سبب؟ گفت : به برکت آنکه هرگز هزل را با جد نياميختم . رحمةالله عليه .

38

ذکر ابوحفص حداد قدس الله روحه العزيز

نام کتاب : تذکره الاولياء نویسنده : عطار، محمد بن ابراهیم    جلد : 1  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست