نام کتاب : بررسي نظريه هاي نجات و مباني مهدويت نویسنده : ابراهیم آودیچ جلد : 1 صفحه : 153
گرمابخش جان هاست. سليمان مى گويد عرض كردم: مردم چگونه از وجود امام غايب فيض مى برند؟ [امام سجاد] فرمود: «همان طور كه از
خورشيد پشت ابر انتفاع مى بريد».[1]
نتيجه گيرى
به اين ترتيب مى توان گفت كه پديدارى انديشه ى موعود، در نتيجه ى سه كنشِ نسبتاً مستقل از هم رخ داده است:
1) موعود اسطوره اى: كه بر اساس باور به سير ادوارى تاريخ و اين كه همه ى رخ دادهاى گيتى هم چون بهار و خزان، تكرار شدنى هستند،
شكل گرفته و با نگاهى به گذشته، بازگشت به عصر زرّينِ و دوران شادكامى و خوشىِ سرآغاز خلقت را اميد دارد.
2) موعود نيمه اسطوره اى: كه از تعامل ميان همان باور اسطوره اى و نيز آموزه هاى پيامبران الهى به اصل معاد (و سير خطى تاريخ) شكل
گرفته و آرزوى بازآفرينىِ عصر زرّين را در هيأت بازآرايى جهان يا رهايى قوم از استيلاى جبّاران، به آينده فرافكنى كرده است.
3) موعود دينى: برمبناى اعتقاد به لزوم برقرارى و حضور هميشگى حجت الهى بر زمين شكل گرفته است و هدف غايى از موعود را
عمدتاً در برقرارى عدل و قسط خلاصه مى كند.