بحث حق و به خصوص افتتاح بحث حق و حقيقت در صدر مؤلفات اصول معارف حقه
حقيقيه از جهتى ناظر به رد پندار سوفسطائى است زيرا بحث حق منتهى است به
اينكه احق حقائق در اعيان وجود حق است , و احق اقاويل حقه در مقدمات علمى
اينكه ايجاب و سلب نه جمع آن دو را در موردى شايد و نه رفع آن دو را , كه
تقابل ايجاب و سلب , اول الاوائل و ابده البديهيات است , و در السنه اهل
ميزان دائر است كه ان اول الاوائل هو ان الايجاب والسلب لا يجتمعان ولا يرتفعان
, و يا اينكه : الايجاب والسلب فى قضيه واحده بعينها لا يصدقان معا ولا يكذبان
معا
, كه در حقيقت قضيه منفصله حقيقيه است . خلاصه بحث حق منتهى است به اينكه انه
الحق .
سوفسطايى منكر همه حقائق از حسيات و عقليات و بديهيات و نظريات است , و
قائل به رفع ايجاب و سلب و واسطه بين آن دو است , و گويد هيچ اصل ثابت علمى
وجود ندارد و همه حقايق باطل اند .
حكماى الهى در رد سوفسطايى نافى حقائق , بحث حق و حقيقت را پيش كشيده اند
كه حقى ثابت و متحقق است و متن اعيان