نمايان شود و در نفس هم رفته رفته خوى انقياد و ملكه تسليم براى اراده حق متحقق
گردد و براى حصول اين مرتبه علم فقه بر طبق طريقه حقه جعفريه كافى و به نحو
اكمل عهده دار اين امر است .
مرتبه ثانيه كه آن را تخليه نامند آنست كه نفس به مضار و مفاسد اجتماعى و
انفرادى اخلاق رذيله و خويهاى پليد آگاهى يابد و به تدبر در عواقب وخيم آنها
در دنيى و عقبى بر طبق دساتير مقرره در فن علم اخلاق آن صفات ناپسند را از خود
دور و محو نمايد همچون كبر و حسد و حرص و شهوت و بدبينى به خلق و خودخواهى و
باقى صفات رذيله كه در كتب اخلاق ثبت است و اين كار در معالجات روحانى و
طب الهى همچون خوردن مسهلات و داروها است براى رفع اخلاط فاسده در معالجه
جسمانى و طب طبيعى .
مرتبه ثالثه كه آنرا تحليله نامند آن بود كه پس از حصول تخليه و رفع موانع
خود را به زيور اخلاق نيك و خويهاى پسنديده كه در نظام اجتماعى و فرد تأثير به
سزا و عميق دارند آراسته كند و اين خود پاكيزگى باطن و طهارت معنويه است كه تا
اين معنى حاصل و متحقق نشود آدمى در باطن آلوده و نجس خواهد بود هر چند كه
ظاهر بدن محكوم به پاكى ظاهرى است و اين كار در طب روحى و معالجه نفس مانند
خوردن غذا و استعمال دواى مقوى است كه براى توليد نيرو و قوت در بدن در طب
جسمانى بكار مى برند .
و پس از حصول و تحقق مراتب سه گانه فوق از بركت صفا و پاكى روح در نهاد
آدمى جاذبه محبت به حضرت حق پيدا گردد كه