اطاعت از فرامين الهى در بخش عمل و معرفت كامل نسبت به خداوند , تا بدان
حد كه مقدور آدمى است در بخش علم انسان را به قرب الهى واصل نموده و در اين
صورت همه مراحل مادون در پوشش ولايت او قرار مى گيرد [1]
آيا معدن عظمت قصرهاى بهشتى است ؟
آيا اين جذبه و عشوه ها كه براى رسول خدا ( ص ) در نماز معراج دست مى داد , و
آن انوار عظمت و بالاتر از آن كه مشاهده مى كرده , در آن محفلى كه اعظم ملائكه
الله كه جبرئيل امين ( ع ) است , محرم سر نبود و جرئت پيشرت انمله اى نداشت
جذبه براى يكى از زنهاى خيلى خوب بوده يا انوارى مثل نور شمس و قمر و بالاتر از
آن را مى ديد ؟
آيا آن قلب سليمى كه معصوم ( ع ) در ذيل آيه شريف
الا من اتى الله بقلب سليم
شعراء , 89 فرمود , سليم آن است كه ملاقات كند حق تعالى را در صورتى كه در آن
غير حق نباشد , مقصود از آن كه غير حق نباشد يعنى غير كرامت حق نباشد تا
برگشت به اين كنه كه غير از گلابى و زردآلو نباشد ؟
خاك بر فرق من كه عنان قلم از دستم رها شد و به شطحيات مشغول شد ولى لعمر
الحبيب كه مقصودى از اين كلام نيست جز اين كه براى برادران ايمانى , خصوصا اهل
علم تنبهى حاصل آيد و لااقل منكر مقامات اهل الله نباشند كه اين انكار سرمنشاء
تمام بدبختيها و شقاوتها است
مقصود ما اين نيست كه اهل الله كيانند بلكه مقصود آن است كه مقامات انكار
نشود , اما صاحب اين مقامات كيست , خدا ميداند و اين امرى است كه كسى را بر
آن اطلاع نيست , آن را كه خبر شد خبرى باز نيامد
[1]در رساله وحدت درباره ولايت تكوينى و شواهد آن آمده است : تصرف در
كائنات و تسخير آنها و تاثير آنها به قوت ولايت تكوينى به اذن الله است ,
همچون شق القمر و شق الارض و شق البحر و شق الجبل و شق الشجر و ابراى اكمه و
ابرض و احياى موتى و غيرها