نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 444
فرزندى كه نيك انديش و با تدبير، نيك بخت و سعادتمند باشد و از
اخلاق و كمالات پدر بهره داشته باشد همچون ميوه پخته و پاك درخت است كه هدف
نهايى و مقصود درخت مى باشد.
916) وليكن شيخ دين كى گردد آن كاو
نداند نيك از بد، بد ز نيكو
آن فرزندى كه از پدرى نيكو خصال با كمالات اخلاقى و صفات انسانى
زاده شده باشد ولى جاهل و نادان باشد به طورى كه نتواند نيك را از بد و بد
را از نيك تشخيص و تميز دهد هرگز نمى تواند راهنما و شيخ قوم گردد
زيرا رهبرى و مقام ارشادى مريد به اصل و نسب بستگى ندارد.
917) مريدى علم دين آموختن بود
چراغ دل ز نور افروختن بود
در حقيقت مريدى آموختن علم دين است تا سالك به وسيله آن بتواند
به صفاى باطن چراغ دل را به نور كشف و مشاهده حق روشن و منوّر بگرداند.
918) كسى از مرده علم آموخت هرگز
ز خاكستر چراغ افروخت هرگز
مُرده اشاره به شيخ جاهل و نادان است.
آن شيخ جاهل و نادان كه تو مريد او گشته اى همچون مرده است.
آيا كسى از مرده علم مى آموزد؟ و آيا كسى از خاكستر چراغ روشن
مى كند؟هرگز چنين نمى شود. پس تو نيز طريق معرفت و طلب علم از
شيخ جاهل و نادان مجوى.
919) مرا در دل همى آيد كزين كار
ببندم بر ميان خويش زنّار
زنار ب861
با وجود عارفان كامل و پيران واصل، آن شيخ زاده جاهل و نادان رهبر و مقتداى
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 444