responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 380

حديث ‌ ب 760

زلف ‌ ب 760

مَجانين ‌ جمع مجنون، ديوانگان (ف-م)

شيخ: از من عاشق درباره زلف معشوق چيزى مپرس زيرا تعيّن زلف پرچين و شكن معشوق زنجيرى است در پاى عاشق كه سبب گرديد تا عاشقان و ديوانگان كوى عشق، ره به سوى معشوق نبرند و به وصال او نرسند. بنا بر اين زنجير ديوانگان عاشق كه مراد زلف معشوق است نجنبانيد زيرا سبب همه بلاها و گرفتارى هاى عاشق، زلف معشوق است.

حافظ[1] در اين باره گويد:

«عقل اگر داند كه دل در بند زلفش چون خوش است

عاقلان ديوانه گردند در پى زنجير ما»

762) ز قدّش راستى گفتم سخن دوش

سر زلفش مرا گفتا فرو پوش

قدّ ‌ قد و قامت معشوق عبارت از امتداد حضرت الهيّت است كه برزخ وجوب و امكان است.(ش-ل)

دوش ‌ «صفت كبريايى حق را گويند»[2].

سبب بيان «دوش» آن است كه حق تعالى به واسطه ظلمت و كثرت، مناسبت به شب دارد.

از قامت راست معشوق كه به حقيقت در اعتدال و راستى است سخن به ميان


[1] ديوان حافظ، به اهتمام محمد قزوينى و دكتر قاسم غنى، ص 9.

[2] فرهنگ اصطلاحات و تعبيرات عرفانى، ص 396.

نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 380
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست