responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 267

تمثيل در بيان حقيقت وجود مطلق

484) بخارى مرتفع گردد ز دريا

به امر حقّ فرو بارد به صحرا

به سبب حرارت نور خورشيد كه بر دريا مى تابد آب دريا بخار مى شود و به آسمان مى رود. در حقيقت آن بخار، آب است كه هوا شده و به صورت بخار به آسمان رفته است، و به اراده و فرمان خداوند باران شده و بر روى صحراها مى بارد.

«سبحان من لا يجرى فى ملكه الاّ ما يشاء»[1]

485) شعاع آفتاب از چرخ چارم

براو افتد شود تركيب با هم

چرخ چهارم ‌ فلك چهارم كه خانه شرف آفتاب است. براى فهم بيشتر مطلب به بيت شماره 225 مراجعه شود.

هنگامى كه بخار آب دريا به صورت باران بر صحرا باريد.آفتاب از فلك چهارم بر آن بارانِ به خاك افتاده، تابيد و گرمى و حرارت نور آفتاب با آب و خاك آميخته و تركيب شد.

486) كند گرمى دگر ره عزم بالا

در آويزد بدو آن آب دريا

دگر ره ‌ دوباره

گرمى ‌ حرارت نور آفتاب

بالا ‌ منظور كره آتش كه مركز آفتاب است.

حرارات نور آفتاب هنگامى كه با آب و خاك آميخته شد به واسطه عشقى كه به مبدأ و اصل خود داشت به حكم «كلّ شىء يرجع الى اصله»[2] آهنگ برگشت به سوى


[1] بزرگ و منزّه است خداوندى كه در قلمرو حكومت او فرمان جارى نمى شود مگر آنچه او بخواهد.

[2] هر چيزى به اصل خود بر مى گردد.

نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 267
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست