نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 191
321) تنزّل را بود اين نقطه اسفل
كه شد با نقطه وحدت مقابل
تنزّل نزول كردن، فرود آمدن، پايين آمدن
اسفل پايين تر
انسان در دايره هستى، اوج و فرود دارد و در اين مسير دورى، مدارج و
معارجى را طى مى كند و مى دانيم كه در دايره، نقطه مقابل هر نقطه
فرضى نسبت به مركز درست در مقابل آن نقطه فرضى قرار خواهد گرفت.
بنابراين مرتبه انسانى در دايره وجود، نقطه آخر قوس و كمان دايره
است كه در پايين ترين قوس و كمان نزولى دايره قرار گرفته و درست در
مقابل نقطه وحدت در بالاترين نقطه قوس صعودى مى باشد.
و به خاطر همين نكته است كه همه اسماء و صفات الهى در آيينه حقيقت
وجود انسان منعكس گشته و در او ظاهر شده است و او را اشرف مخلوقات
مى دانند.
322) شد از افعال كثرت بى نهايت
مقابل شد از اين رو با بدايت
نهايت حدّ و اندازه
بدايت آغاز، منظور وحدت حقيقى است.
انسان مظهر تمام اسماء و صفات است و ظهور و نمود هر يك از صفات
وابسته به انجام فعلى خاص مى باشد. بنابراين چون از انسان افعال و
اعمال زيادى سر زد، در نتيجه بى نهايت كثرت در صورت انسانى ظاهر و
پيدا شد و در اين مرحله، انسان نقطه مقابل وحدت حقيقى قرار گرفت و آنچه كه
در ذات خداوندى پوشيده و پنهان بود، در آيينه حقيقت انسان منعكس گشت.
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 191