نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 190
قواى مدركه كه در بيت 318 از آن ها نام برده شد و ديگرى
قواى متحرّكه كه خود دو قسم مى شود، يكى آنكه سعى در جذب سود و منفعت
انسان دارد و آن، قوه شهوى است. و ديگر آنكه سعى در دفع ضررها دارد و آن
قوه غضبى است.
بنابراين بعد از اينكه قواى مدركه انسان مرتّب شد قوه غضب و شهوت در انسان براى دفع ناملايمات و جذب منافع به وجود مى آيد.
و از دو قوه غضبى و شهوى صفات پست و ذميمه حرص و بخل و نخوت در وجود آدمى پيدا مى شود.
320) به فعل آمد صفت هاى ذميمه
بتر شد از دد و ديو و بهيمه
ذميمه زشت و ناپسند
دَد حيوان وحشى
ديو شيطان
بهيمه چهار پا
چون قوه غصبى و شهوى در انسان بر نفس ناطقه كه امتياز انسان بر
حيوانات است، غالب شوند، هر آينه صفات ذميمه و افعال قبيحه كه بالقوه در
نهاد انسان پوشيده و پنهان بود به فعل درآمده و به واسطه اين صفات توجه به
عالم مادى مى كند و به دنبال لذات نفسانى و شهوات جسمانى مى رود و
تمام صفات ذميمه كه خاص حيوانات است در او ظاهر مى گردد و در اين
مرتبه به تحقيق از حيوان و شيطان و چهار پا نيز بدتر و پست تر
مى گردد. همان طور كه در قرآن نيز آمده است ﴿اولئك كالانعام بل هم اضلّ﴾[1] يعنى آنها مانند چهار پايانند بلكه گمراه ترند.