responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 167
267) تو مغز عالمى زان در ميانى

بدان خود را كه تو جان جهانى

هدف اصلى از آفرينش جهان در حقيقت انسان است و به همين سبب او را مغز و خلاصه عالم مى دانند. و انسان نيز نسبت به افلاك كه دوّارند،حكم مركز را دارد و درون واقع شده است همان طور كه جاى مغز در درون و پوست در بيرون مى باشد. پس جاى انسان در ميان عالم واقع است و عالم پيرامون اوست و هستى عالم طفيل هستى انسان است. بنا بر اين انسان تو خود را بشناس و از خود غافل مباش،زيرا كه تو جان جهان هستى و جهان و جهانيان نسبت به تو مثل بدن مى باشند.

268) ترا ربع شمالى گشت مسكن

كه دل در جانب چپ باشد از تن

مى دانيم كه كره زمين به دو قطب شمال و جنوب تقسيم شده است و هر كدام از اين دو قطب،خود به دو نيمه ديگر تقسيم مى شوند بنابراين زمين داراى چهار ربع است دو ربع شمالى و دو ربع جنوبى و از دو ربع شمالى يك ربع آن مسكون است كه آن را ربع مسكون مى گويند.

اى انسان تو دل عالم مى باشى و چون دل در طرف چپ بدن آدمى قرار گرفته است و به شمال نيز، چپ مى گويند، پس جايگاه تو نيز در ربع مسكونى است و خلاصه انسان،دل آدمى است، بنا بر اين دل انسان محل ظهور انوار الهى و منبع علوم و معارف مى باشد.

«جمله عالم چون تن و انسان دل است

هر چه مى جويى ز انسان حاصل است

هر دو عالم جسم و جانش آدم است

زان كه آدم اصل جمله عالم است

هست انسان مركز دور جهان

نيست بى انسان مدار آسمان»[1]


[1] لاهيجى، شرح گلشن راز، ص 205.

نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 167
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست