responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 111

عكس ‌ وجود حق است.

تو ‌ انسان، سالك

او ‌ ذات حق

ديده (در مصراع اول) ‌ چشم

در مصراع دوم به ترتيب ديده اولى به معنى چشم و ديده دوم به معنى روشنايى و بينايى چشم و ديده سوم به معنى انسان و ديده چهارم فعل است به معنى ديدن. همان طور كه در بيت قبل توضيح داده شد انسان چشم عالم است و عالم نيز وجود حق است و حق نور اين چشم است. شخصى كه در آيينه نگاه مى كند وقتى كه آيينه پاك و شفاف باشد عكس آن شخص در آيينه ديده مى شود و تصويرى كه در آيينه ديده مى شود چون صورت شخص نگرنده است بنابراين هر چه در صورت اصلى باشد در عكس هم وجود دارد و چون صورت اصلى - شخص نگرنده - داراى چشم است پس تصوير(عكس) نيز داراى چشم است و چون چشم صورت اصلى ناظر بر چشم صورت عكس خود است پس چشم عكس هم ناظر به چشم صورت اصلى است پس حاصل كلام اين است كه آيا انسان كه چشم عكس است ديده را يعنى انسان العين را كه حق مراد است و نور ديده است و همچون چشم او را مى بيند يعنى ديده انسان العين كه در انسان پنهان است ديده است؟ و به عبارتى ساده تر «آيا انسان با چشم خود بينايى چشمش را ديده است؟ پس همان طور كه نمى تواند بينايى چشم خود را ببيند خدا را هم كه نور ديده است نمى تواند ببيند.»[1]

140) جهان انسان شد و انسان جهانى

از اين پاكيزه تر نبود بيانى


[1] گلشن راز، تصحيح دكتر جواد نور بخش، ص74.

نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم    جلد : 1  صفحه : 111
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست