وحدت حقيقى كه هستى مطلق است از تعيّنات و كثرات پيدا و ظاهر
مى گردد و با آنكه وحدت به صورت كثرات و تعيّنات ظاهر شده است
هيچ كثرتى در حقيقت وحدت نمى باشد همان طور كه عدد يك را چون بشمارى
زياد مى شود يعنى دوبار بشمارى دو و سه بار بشمارى سه مى شود
امّا ذات عدد يك در حقيقت همان يك است و تكثير نمى گردد.
135) عدد گر چه يكى دارد بدايت
و ليكن نبودش هرگز نهايت
بدايت مبدأ، آغاز
نهايت منتها، پايان
گرچه عدد يك واحد است امّا مبدأ و منشأ همه اعداد است و ساير اعداد
به واسطه او به وجود آمده اند و در حقيقت اعداد به اعتبار تكرار عدد
يك به وجود مى آيند. مثلاً در عدد هزار اگر يك را برداريم،هزار معنى
ندارد بنابراين اگر تجلّى وحدت مطلق در موجودات و مراتب كثرات را نيز
مشاهده كنى به يقين در مى يابى